شکست عهد من و گفت هرچه بود گذشت!

شکست عهد من و گفت هرچه بود گذشت!
چیزهایی هست که باید نوشت ....

دیدگاهتان را بنویسید

ارسال دیدگاه به عنوان یک کاربر مهمان.

  1. سرم پیش از من
    اتفاق ها را می فهمد
    که درد می گیرد
    گاهی درون زندگی پنهان می شوم
    گاهی میان اشکهایم
    خلوتی تاریک در من است
    که من در چوبیندر
    صدایت زدم
    تو در کردستان جوابم را دادی

    1. …عازم مسجد سلیمانی ولیکن میرسی تبریز عاشقی تو عاشقی تو من برای….

  2. من هر شب همین قدر زنده ام
    که کسی خودش را پشت درخت بلوط مخفی کرده است
    شاید تو باشی

  3. بخصوص سه بیت اولش بسیار تاثراور و حسرت انگیزست.امان از آشنایی ها و بعد از آن جدایی ها!

خواندن بعدی

سایدبار کناری

ایده آلیتی

لوگو

درباره ایده آلیتی

سعی می کنم مطالبی را منتشر کنم که می توانند ما را به فکر وادار کنند و ارزش اندیشیدن را داشته باشند.

مرا دنبال کنید