معرفی کتاب

«نیم دانگ پیونگ یانگ» سفرنامه ای است که حاصل دو سفر رضا امیرخانی در سال ۹۷ به کشور کره شمالی است.

فصل اول کتاب یا «کیم چی» شرح سفر اول رضا امیرخانی به کره شمالی است. خرداد ماه سال ۹۷ او در پوشش مستندنویس و به پیشنهاد فرزاندان محمود دعایی (مدیر مسئول روزنامه اطلاعات) و با همراهی جمعی از اعضای حزب مؤتلفه اسلامی راهی پیونگ یانگ می شود. این فصل شامل توصیف فضای جامعه، چارچوب ها و قوانینی که مردم ناچار و گاه مشتاق به رعایت آن ها هستند، عدم دسترسی به تکنولوژی روز دنیا، نبود فردیت و فضای امنیتی حاکم و همچنین کنجکاوی های نگارنده و تلاش او برای کشف نادیده ها و برقراری رابطه با مردم است.

فصل دوم یا «قاشق چی»، روایت حال و هوای امیرخانی بعد از بازگشت است. ته نشین شدن هیجانات و تحلیل عقلانی دیده ها و مقایسه حقایق با فیلم ها و کتاب هایی که درباره کره شمالی وجود دارد او را متقاعد می کند سفر دیگری به این کشور داشته باشد و با چشم دیگری زندگی در آن نقطه از جهان را ببیند. کشمکش ها و تلاش های او برای مجاب کردن کنسول کره شمالی برای صدور ویزا و البته چند خاطره پراکنده از سفرهایش محتوای این فصل را شامل می شود.

فصل سوم یا «چیطولی» هم روایت سفر دوم امیرخانی به کره شمالی است که بهمن سال ۹۷ آغاز می شود و موافقت حزب کارگر کره شمالی برای ارتباط نزدیک تر امیرخانی و هم سفرانش با زندگی مردم عادی و مواجهه با مناسک تولد، ازدواج و مرگ جریانی متفاوت تر از سفر اول پیش می آورد. ملاقات با نویسندگان که در ادامه متوجه می شوند هیچ کدام کتابی منتشر نکرده اند، بازدید از یک مدرسه و مواجهه با نقص های آموزشی در آن سیستم، یک زایشگاه و مواجهه با کمبود امکانات وحشتناک پزشکی، یک مجتمع مسکونی و دکوراسیون داخلی منازل، فروشگاه ها و تنوع محدود اجناس و شرح گفتگوها با دو سه نفر از اعضای حزب که برای همراهی با مسافران ایرانی تعیین شده اند؛ بخش هایی از این فصل کتاب را تشکیل داده اند.

متن بالا از سایت پاتوق کتاب فردا کپی شده است.

بریده ای از کتاب


– آقای نویسنده!
تقریباً این آمادگی را داشتم که درجایی به هویت واقعیم کسی اشاره کند. این خیلی طبیعی بود و احتمالاً با یک جست وجوی ساده همه چیز لو می رفت؛ اما در این دیدار آخر و در این سطح اصلاً انتظار نداشتم …
دوباره با صدایی از ته گلو می گوید:
– آقای نویسنده! درست بنویس!
می خندم. هنوز دستم را رها نکرده است. می گویم:
– تلاش می کنم صادق باشم. تحریم از مبادله ی کالا و ارز جلوگیری می کند. نمی گذارد کالا و ارز شما در کشور دیگری راه پیدا کند… اما تحریم به جز کالا و ارزِ شما، جلو حرکت حرفِ شما را هم می گیرد…
دوباره دستم را می گیرد و فشار می دهد و با خوش حالی تائید می کند. بیش تر صدایی می شنوم از داخل حنجره اش که نشان رضایت است. حالا وقتش است که در کوتاه ترین زمان حرفم را بزنم. می گویم:
– در تحریم کالا و ارز مقصر امپریالیسم است، اما مقصر اصلی تحریم حرف شما، امپریالیسم نیست، خودتان هستید!

محتوای کتاب از نگاه امیرخانی

بنا ندارم شبیه یک گردشگر شرح مستوفا بدهم از بازدیدها. تکرار آنچه در شبکه جهانی در دسترس است، کار من نیست. با یک جست‌وجو می‌شود بهش رسید. از آن سو شاید در ابتدای سفر با پوشش مستندساز ویزا گرفته باشم؛ اما بازگویی همگانی دیدارهای رسمی حزب که قسمت اصلی این سفر است، وظیفه من نیست و به نظرم خلاف اخلاق هم باشد (مگر اینکه نکته‌ای خلاف منافع ملی باشد).

من چیزی را می‌نویسم که اولاً مربوط به نگاه خودم باشد و در ثانی، به کار مخاطب بیاید. باقی، نه در وظیفه من است و نه در حوصله مخاطب.

نیم دانگ پیونگ یانگ؛ یک کتاب خاص / مهدی حجوانی

متن زیر از سایت کافه داستان کپی شده است.

کتابی به نام «نیم دانگ پیونگ یانگ» نوشته رضا امیرخانی از سوی نشر افق منتشر شده که داغ داغ است. داغ داغ به دو علت: یکی اینکه کتاب در اسفندماه منتشر شده و دیگر اینکه به نظر من یکی از آثاری است که خیلی سر و صدا ایجاد خواهد کرد. کتاب خیلی خاص است. اثری است حاصل دو سفر نویسنده به کشور کره شمالی. گزارش‌هایی ناب و توصیف‌هایی بعضاً باورنکردنی است که امیرخانی از یک زندان بزرگ به نام کره شمالی ارائه می‌کند. امیرخانی داستان‌نویسی باهوش و پرمخاطب است که علاوه بر داستان‌نویسی، تجربۀ چند کار مستند در قالب سفرنامه را هم دارد و با این حوزه آشناست. او در این کتاب اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پیونگ یانگ و کشور کره شمالی را با نثری گرم و در مواردی طنزآمیز بیان کرده است.

نویسنده در کتاب، بحث تئوریک یا فلسفی نکرده، کلی‌گویی ندارد و نصیحت نمی‌کند، بلکه به سراغ نمونه‌های عینی رفته و به مصداق «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل» و «مشت نمونه خروار است»، تصویری جزئی به دست می‌دهد اما ذهنیتی نسبتاً جامع از آن جامعه در ذهن ما خلق می‌کند. مثلاً آنجا پول بین مردم رد و بدل نمی‌شود و همه چیز کوپنی و سهمیه‌بندی است. شما اگر بخواهید به آرایشگاه بروید، پول از شما نمی‌گیرند و باید کوپن بدهید. هیچ‌یک از مردم کره شمالی نمی‌توانند به صورت یک خارجی نگاه کنند و با او حرف بزنند. حالا شاید مسئولان کشور شرایطشان فرق کند. فقر و فلاکت مردم کره شمالی و در عین حال روحیه اطاعت محض آنها ترسیم شده است. در آنجا رهبران حکم خدا را دارند و حتی به نوعی نمی‌میرند، بلکه بعد از مرگشان هم گویی نظارتشان بر زندگان استمرار دارد. در کره شمالی همه چیز به رهبر ختم می‌شود. امیرخانی این فضاها را طوری توصیف کرده که ما را به یاد کتاب‌های علمی تخیلی (science fiction) می‌اندازد. با خواندن این کتاب، شهری خاص با فضایی خاص و عکس‌هایی که نویسنده توانسته از آنجا بگیرد، پیش چشم ما مجسم می‌شود. جاهایی هم نویسنده شیطنت‌ کرده، به تعبیر عامیانه‌اش زیرآبی رفته و به جاهایی که شاید اجازه نداشته ورود کرده و مشاهداتش را نوشته و احیاناً عکسی هم گرفته است.

من فکر می‌کنم این کتاب را باید کاملاً غیرسیاسی خواند. چون بعضی‌ها رضا امیرخانی را متعلق به جناح اصول‌گرا و اصطلاحاً راست می‌دانند و بعضی‌ دیگر اینگونه به او نگاه نمی‌کنند. به نظر من او نویسنده‌ای خاص است. البته اصول‌گراست اما اصولش خاص است. فکر می‌کنم موقع خواندن کتاب باید این پیش‌فرض‌ها را کنار گذاشت و صرفاً روی توصیف‌ها و کلاً جهان کتاب متمرکز شد. اینکه این سفر را امیرخانی چگونه رفته؛ چطور اجازه پیدا کرده؛ با چه گروهی رفته؛ با هزینۀ خودش رفته یا با هزینۀ آن نهاد اقتصادی و… فرعیاتی است که باعث می‌شود ما درگیر حواشی شویم. خود کتاب بهتر از هر چیزی می‌تواند شخصیت، دنیا، ذهنیت، رویکردها و علائق هر نویسنده‌ای را نشان دهد. نکتۀ مهم این است که فضای بسته‌ کره شمالی این اجازه را به بسیاری از مستند‌نویسان، مستندسازان، روزنامه‌نگاران، عکاسان و فیلمبرداران نداده و نمی‌دهد که اوضاع داخلی آن کشور را با نگاه جزئی‌نگر و توصیفی یک داستان‌نویس تجربه کنند. برای همین پیش‌بینی می‌کنم این کتاب، بیرون از مرزهای زبان فارسی و در دیگر کشورها هم خواهان پیدا کند.


کتاب «نیم‌دانگ پیونگ‌یانگ» در ۳۴۳ صفحه با قیمت پنجاه هزار تومان از سوی انتشارات نشر افق منتشر شده است.

دسته بندی شده در: