مردم فرومایه از اشتباهات و لغزشهای اشخاص بزرگ لذت فراوان میبرند.
اینست تفاوت بین ساختن و خلق کردن: اینکه چیز ساخته شده، تنها پس از ساخته شدن دوست داشته می شود، اما چیزی که خلق شده، قبل از بوجود آمدن دوست داشته شده است.
چطور می توان زندگی را ادامه داد؟ دامان صبح را به قبای شب وصل کرد؟ گذران عمر را در جویباری به نظاره نشست؟ اگر فراموش نکنیم.
آنچه می شنویم یک نظر است نه یک واقعیت، آنچه می بینیم منظره ای است نه یک حقیقت.
همدردی از احساسات صاحب منصبانه است؛ آن را به بهای ارزان، بعد از وقوع بلایا، به دست می آورند. ولی دوستی به این سادگی نیست. به مرور ایام و با رنج بسیار به دست می آید، اما چون به دست آمد، دیگر راهی برای خلاصی از آن وجود ندارد. باید در برابرش سینه سپر کرد.
هرگز در میان موجودات، مخلوقی که برای کبوتر شدن آفریده شده، کرکس نمی شود. این ویژگی در میان هیچیک از مخلوقات نیست جز آدمیان.
بنیاد ظلم در جهان اوّل اندکی بوده است هر که آمد برو مزیدی کرده تا بدین غایت رسیده.
هیج چیز قادر نیست روایت قدرت را به استواری و صلابت خود آن بیان کند. قدرت همانند…
دخترک شاد و خندان از اتاقی به اتاق دیگر می دوید. از پنجره سرک می کشید توی…
چند ماهی می شود که مطلبی ننوشته ام. دقیق به خاطر ندارم. اما امید دارم به درازای سال و سال ها نرسیده باشد. امروز که مجالی دست داد، در این موضوع درنگ کردم. چرا مثل گذشته نمی نویسم؟