نرم و آهسته قلم را می شست در نگاه زن مینیاتوری شرق. سایه ای سنگین بود و…
زندگی خوبی دارم. می دانم. جسم سالم. خانواده. شغل خوب. اتاق شخصی. غذای گرم. لباس کافی. رمانهای…
آزادی، سعادت، خوشبختی؛ اسارت، رنج، بدبختی پییر به هنگام اسارت در انبار، نه از راه تعقل، بلکه…
دستی از شیشه های اتاق مرا دار می زند دنبال رد پایی از خودم می گردم در…
پرسیدم: «آقا! شما همیشه کتابی به دست دارید؛ آیا کتاب ها را می خوانید یا تنها ژست…
جملاتی از امام علی (ع) روزانه از خدا معذرت خواهی کنید. خدا را همیشه ناظر خود ببینید….
در تکاپوی یافتن عکسی پله های مارپیچ را بالا می روم. صدایی می شنوم آوایی درد آلود…