تماشای رنج دیگران ؛ نوشته سوزان سانتاگ، با ترجمه زهرا درویشیان

تماشای رنج دیگران ؛ نوشته سوزان سانتاگ، با ترجمه زهرا درویشیان
چیزهایی هست که باید نوشت ....

دیدگاهتان را بنویسید

ارسال دیدگاه به عنوان یک کاربر مهمان.

  1. سکوتم را نکن باور
    من آن آرامش سنگین پیش از قهر طوفانم
    من آن خرمن
    من آن انبار باروتم
    که با آواز یک کبریت
    آتش می شوم یک سر
    هزاران شعله سرخ کنار هم
    تمام این قفس ها را
    تمام حسرت و این ترس ها را
    من به دستانی که میخواهد رها باشد
    شکستی سخت خواهم داد!
    من آن پرهای بسته منتظر در کنج زندانم
    که آواز رهایی
    شعر هر روز است زیر لب
    سکوتم را نکن باور
    من آخر با ” امید ” ناب “آزادی ”
    تمام بغض ها را
    کینه ها را
    اندوه ها را
    با گلوی یک جهان فریاد آزادی
    شکستی سخت خواهم داد
    سکوتم را نکن باور
    که فردا را همانگونه که میخواهم
    همانگونه که باید باشد اما نیست
    میسازم
    سکوتم را نکن باور
    که من آن آرامش سنگین پیش از قهر طوفانم
    سکوتم را نکن باور …

خواندن بعدی

فلسفه ترس – بخش ششم

سایدبار کناری

ایده آلیتی

لوگو

درباره ایده آلیتی

سعی می کنم مطالبی را منتشر کنم که می توانند ما را به فکر وادار کنند و ارزش اندیشیدن را داشته باشند.

مرا دنبال کنید