تماشای رنج دیگران
عنوان اصلی: Regarding the Pain of Others
نویسنده: سوزان سانتاگ (Susan Sontag)
سال انتشار: 2003 میلادی
مترجم: زهرا درویشیان
ناشر: نشر چشمه، چاپ اول: 1395 شمسی
مقدمه مترجم
در باب رنجی که از آن “من” نیست و به “دیگران” تعلق دارد، سخن گفتن بینتیجه و واهی است؛ چرا که هر گفتمانی بهسرعت به کلیشه ختم میشود و گندهگویی سرنوشت محتومش است! عکاسی هم از این جهت که در معرض سوءاستفاده و انحراف بیوقفه قرار دارد، در جایگاه متزلزلی به سر میبرد و همواره در چنگال قدرت و رسانهها دستوپا میزند؛ رسانهای که به جای پاکسازی باورها و عقاید کور، مدام به این تفکر پر و بال میدهد که جنگ را هرگز پایانی نخواهئ بود تا به خونسردی و بیشوری مردم بیشتر وسعت بخشد. سانتاگ از دلسوزی بیزار است و “ترحم” را حسی سست و نابهجا میداند مه تنها زمانی به درد میخورد که تبدیل به حرکت شود. چیزی که احساسات را جریحهدار میکند، پیغامیست که منتقل شده و باید کاری برایش انجام داد. اگر فکر کنیم کاری از دست “ما” و “آنها” ساخته نیست؛ این ما و آنها چه کسانی هستند: مای امن و آنهای رنجکش؟ امنیت با خودش بیتفاوتی میآورد و عدم کنش احساسات را کرخت میکند.
مرگهای مکرر و رذالتهای بیپایان مدام در حال ثبتشدناند. نمایش فلاکت «آن دورها»، در اکثر مواقع سانسور، یا حتا قدغن میشوند و تماشای آن هم که همیشه طاقتفرسا و اسفناک بوده و هست؛ اما به هر حال، استناد به عکسها برای راه یافتن به حقیقت و مددجویی از تصاویر برای پاسخ دادن به «چرا جنگ» غیر موثق و تا حدودی از ریشههای عاطفی و نابخردانه برخوردار است؛ تنها آنها که در جنگ بودهاند میدانند شاهد انفجار و فروپاشی پیکرها و سوختن آرزوهای غیرقابلبازگشت بودن به چه معناست و ویرانی یکدست چگونه طی چند ثانیهی ملعون همهچیز را زیر و رو میکند. نثر بُرنده و بیباک سانتاگ اما دست از تلاش برای یافتن متهمان و راهکارها و به چالش کشیدن سیستمهای قدرت برنمیدارد و مرتبا از آذینبستن عکسهای جنگ و سیستم قدیسپروری انتقاد شدید میکند؛ او امیدوار است، نه به اتوپیا، بلکه به پادزهری برای بازماندگان و دانشی برای شیفتگانِ جنگافروزی و ستیزهجویی و پیروزی.
«زهرا درویشیان»
برای آشنایی بیشتر با کتاب تماشای رنج دیگران، متن زیر به نقل از سایت الف را بخوانید:
نگریستن رنج دیگران یکی از دیرینهترین مشغولیتهای آدمی بوده است، چه آنها که رنج دیگران جسم و روحشان را به درد آورده، چه آنها که بیتفاوت از کنارش گذشتهاند و چه آن دیوانگان قدرت مداری که رنج دیگران مایهی خشنودی شان بوده است.
جهان بسیار پیش رفته اما هنوز نتوانسته شرایطی مهیا سازد که شاهد رنج دیگران نباشد. بدا به حال ما که در این ایام، گوشه و کنار جهان چشماندازی برای مشاهده رنج دیگران بوده است.
عکاسی که اختراع شد، طولی نکشید که قابلیتهای آن برای خبر رسانی آشکار گشت. پس از آن هرگاه در گوشهای از جهان جنگی درگرفت این عکسها بودند که به عنوان سندهایی گویا تماشای رنج دیگران را میسر میکردند.
کتاب «تماشای رنج دیگران» اثر سوزان سانتاگ (۲۰۰۴-۱۹۳۳) نویسنده و منتقد نامدار آمریکایی که با ترجمه زهرا درویشیان و به همت نشر چشمه به دست ما رسیده حکایتگر همین ماجراست. سوزان سانتاگ در سالهای آخر عمر به واسطهی دست و پنجه نرم کردن با بیماری سرطان به شکلی نزدیکتر از گذشته با طبیعت درد و رنج آشنایی یافته بود و از این منظر در این واپسین اثر خود به شکلی تاثیرگذار با مخاطبی عمومیتر سخن گفته است.
سوزان سانتاگ به عکاسی توجه ویژهای داشت، در اواخر دهه هفتاد نیز کتابی درباره عکاسی نوشته بود که با استقبال خوبی روبه رو شده بود. سوزان سانتاگ در کتاب حاضر نیز اگر چه برای عکاسی اهمیت ویژهای قائل شده و آن را به عنوان واسطهای که از طریق آن میتوان پی به ذات درد دیگران برد سخن نمیگوید، بلکه آن را بهانهای میسازد که به شکلی انتقادی به جنگ و جنگ افروزی بپردازد؛ او در ابتدای نوشته خود اشاراتی دارد به اثری در خور اعتنا اما کمتر خوانده شده از “ویرجینیا وولف” یعنی “سه گینی” کتابی که آن هم نگاهی دارد به جنگ و به تناسب با آن رنج بشری. جنگی که به زعم وولف زنان نقش چندانی در برافروختن، ادامه دادن آن ندارند اما از تبعات رنجبار آن بینصیب نمیمانند.
به این ترتیب سوزان سانتاگ در کتاب حاضر صرفا مخاطب را به تماشای رنج آدمی فرا نمیخواند، بلکه بیشتر از آن خواهان درک درد و رنج از سوی مخاطب است. او در این کتاب با مورد توجه دادن تصاویری از اعمال خشونت ناشی از قدرتطلبی، کوشیده از زوایای مختلف صاحبان قدرت را مورد پرسش قرار دهد و تبعات خواست قدرت را به چالش کشیده و مورد نقد قرار دهد.
نثر قدرتمند و تاثیرگذار سانتاگ با توضیحات دردناکی که بر تصاویر مینویسد، تلنگری است بر مخاطب تا هیچگاه رنج دیگران را نادیده نگرفته و از کنار آن به سادگی عبور نکنند. این چنین است که خواننده در لابلای این کتاب مدام از خود میپرسد، چرا جنگ؟ جنگ اگرچه از دیرباز در تاریخ بوده است، اما این عکسها به مخاطب ابعادی از فاجعه را نشان میدهند تا دریابد که هیچگاه دستاورد جنگ در طول تاریخ، چنین دهشتناک نبوده است.
امروز که دنیا را ابعاد تازهای از جنگ فراگرفته، جنگی که به دلیل آمیختگیاش با تروریسم، بیش از هر زمان مردم غیر نظامی بیدفاع را نشانه رفته است؛ خواندن تماشای رنج دیگران میتواند به عنوان سندی روشنگرانه در خور اهمیت باشد؛ به خصوص برای صاحبان قدرت در کشورهای دور و نزدیک.
سکوتم را نکن باور
من آن آرامش سنگین پیش از قهر طوفانم
من آن خرمن
من آن انبار باروتم
که با آواز یک کبریت
آتش می شوم یک سر
هزاران شعله سرخ کنار هم
تمام این قفس ها را
تمام حسرت و این ترس ها را
من به دستانی که میخواهد رها باشد
شکستی سخت خواهم داد!
من آن پرهای بسته منتظر در کنج زندانم
که آواز رهایی
شعر هر روز است زیر لب
سکوتم را نکن باور
من آخر با ” امید ” ناب “آزادی ”
تمام بغض ها را
کینه ها را
اندوه ها را
با گلوی یک جهان فریاد آزادی
شکستی سخت خواهم داد
سکوتم را نکن باور
که فردا را همانگونه که میخواهم
همانگونه که باید باشد اما نیست
میسازم
سکوتم را نکن باور
که من آن آرامش سنگین پیش از قهر طوفانم
سکوتم را نکن باور …