معنای “سبزِ زرد” را پاییز میفهمد
مشروطه را بیش از همه “تبریز” میفهمد
“سینایی” ام اما مرید “شیخ اشراقم”
اشراق را جانِ “لبالبریز” میفهمد
آری به یغما بُرد وصل تو جوانی را
معنای “یغما” را فقط “چنگیز” میفهمد
شب، نور، معنا، سِیر، مشعر، شهد و شاهد را
شرحِ شراب شعر را “شبخیز” میفهمد
***
منصور را قومی “هوالشطاح” مینامند
لیکن “انالحق” را سَری سَر ریز میفهمد
«شعری از مصطفی محبوب مجاز؛ از کتاب “شعری شبیه شطح”؛ انتشارات فرهنگ بوستان»