«جنگ می خواست ما را در بهار بکُشد…» این جمله ی آغازین رمان است: شروعی قدرتمند برای روایتِ مرگ و دوستی. «پرندگان زرد»، روایتِ زندگیِ سرباز جان بارتلِ بیست و یک ساله و دَنیل مورفیِ هجده ساله است که همان گونه که جوخه شان درگیر نبردی خونین در شهر الطفار است، به زندگی ادامه می دهند. پرندگان زرد با توجه به تصاویر زنده و تمثیلات متافیزیکی درباره ی معصومیت از دست رفته و کارکرد حافظه، از یک سو به نقل از نیویورک تایمز در کنار شاهکار تیم اُبراین – «چیزهایی که به دوش می کشیدند» – در مورد جنگ ویتنام قرار می گیرد و از سوی دیگر به روایت گاردین، در کنار رمان های «در جبهه ی غرب خبری نیست» نوشته ی اریش ماریا رمارک و «نشان سرخ دلیری» از استیون کرین قدرت نمایی می کند.
دیوید اِگرز نویسنده ی برجسته ی آمریکایی و نامزد نهایی جایزه ی پولیتزر و خالق رمان مشهور «زیتون» در پاسخ به نشریه ی آبزرور درباره ی این رمان می گوید: «کتاب های زیادی را می توانم نام ببرم، اما کتابی که بیش از هر کتابی دوست دارم به همه پیشنهادش بدهم تا بخوانندش، پرندگان زردِ کوین پاورز است.»
به نقل از متن پشت جلد کتاب
هیلاری منتل، برنده ی جایزه ی بوکر می گوید: «پرندگان زرد، روایت یک مرگ است؛ هر خط، تایید جسورانه یی است بر قدرت زیبایی در جان بخشیدن دوباره؛ چه این زیبایی خود را در طبیعت نشان دهد یا (بعدها) در هنر.»
جان بِرنساید، گاردین: «خواندن این رمان یک ضرورت است، اگرچه کمتر کسی انتظار داشت از جنگ عراق رمانی خلق شود؛ پاورز، تصویری به شدت دقیق و هوشیارانه از مردان جنگ ارایه داده: مورف آسیب پذیر و مرموز، و استرلینگ بی رحم اما به شدت آسیب دیده، به طرز حیرت آوری ترسیم شده اند، و این تصادفی نیست که نام خانوادگی شخصیت اصلی، ما را وامی دارد به شخصیت بارتلبی در داستان کوتاه «بارتلبی محرر» اثر هرمان ملویل فکر کنیم. پرندگان زرد، رمانی است که باید خوانده شود، نه فقط به این خاطر که شاهدی است بر یک جنگ مشخص، بلکه به دلیل نوع بینش انسانی و جهان شمولی که در خود دارد.»
رمانِ پرندگان زرد نوشته ی کوین پاورز، رمانی است که شایسته ی تمجیدهای آورده شده هست. بله توصیف هایی کم نظیر از جنگ عراق دارد. روایتی از حالات و روحیات سربازانی که برای خدمت به کشور خود به ارتش پیوسته اند و حالا در جنگی دشوار باید دشمنان آمریکا و صلح جهانی را از بین ببرند. داستانی از زخم و رنجی که جوانان آمریکایی در این راه متحمل می شوند به گونه ای که اثر آن تا سال ها پس از جنگ باقی می ماند.
به هر حال این رمان یک روایت آمریکایی از جنگ عراق است و با اینکه نگاهی انسانی به جنگ دارد ولی به یقین با روایتی که یک نویسنده ی عراقی می تواند از جنگ ارائه دهد، تفاوت های زیادی خواهد داشت. آنچه در این داستان بیش از هر چیز دیگری در نظر من جلوه می کند، این است که؛ هیچ جای رمان نشانی از هدف و آرمان راستین برای جنگ آوران آمریکایی ندارد و پوچ بودن این جنگ را به ذهن می آورد. در بخش نخست رمان می خوانیم: «آن زمان نمی توانستم این موضوع را خوب بیان کنم، اما آخر به من یاد داده بودند فکر کنم که جنگ یک متحد کننده ی بزرگ است که مردم را بیش تر از هر فعالیت دیگری در جهان به هم نزدیک می کند. مزخرف بود. جنگ بزرگترین تولید کننده ی انسان های نفس گرا است: تو چطور می خواهی امروز جان مرا نجات دهی؟ یک راه آن مُردن است. اگر تو بمیری، احتمال این که من زنده بمانم بیش تر می شود. تو هیچ چیز نیستی، راز در همین است …»
با همه ی این اوصاف ماجراهای نقل شده و اتفاقاتی که برای سرباز دنیل مورفی و جان بارتل در این رمان رخ می دهد به گونه ای است که اگر سینمای هالیوود بخواهد بر مبنای آن یک فیلم از جنگ عراق و آمریکا بسازد؛ ما باید به تماشای ایثار و فداکاری سربازان آمریکایی در راه نجات بشر بنشینیم.
پی نوشت اول: من این رمان را با ترجمه ی “انیسا دهقانی” و از نشر “شورآفرین” خواندم.
پی نوشت دوم: کوین پاورز (1980-) شاعر، نویسنده و سرباز سابق آمریکایی است که در هفده سالگی به خدمت ارتش درآمد و در سال 2004 به عراق رفت و تا یک سال آنجا جنگید. «پرندگان زرد» روایتگر تجربه های پاورز به عنوان تیربارچی است در جنگ عراق، که بلافاصله بعد از انتشارش، نیویورک تایمز از آن به عنوان یک شاهکار کلاسیک در ادبیات جنگی معاصر یاد کرد و آن را در فهرست 100 رمان برتر سال 2012 قرار داد. موفقیت های «پرندگان زرد» تا آنجا بود که به مرحله ی نهایی جایزه ی ملی منتقدان آمریکا راه یافت و سرانجام در همان سال توانست جایزه ی کتاب اول گاردین و جایزه ی پن همینگوی را از آن خود کند.
اقا خیلی وبسایتتون عالیه