هر شب ستاره ای به زمین می کشند و باز … س.م.ط.بالاپراکنده های ادبی2014-06-06 هر شب ستاره ای به زمین می کشند و باز این آسمان غمزده غرق ستاره هاست … از مجموعه شعر “با دماوند خاموش“ سروده ی “سیاوش کسرایی” – 1345 با دماوند خاموشستارهسیاوش کسراییشعرشعر معاصرشعر نو
دیگر به انتظارِ کدامین رسالتی س.م.ط.بالاپراکنده های ادبی2014-06-01 خوابی و چشم حادثه بیدار می شود هفت آسمان به دوش تو آوار می شود خواب زنانه ای ست به … ادامه خواندن
معنای “سبزِ زرد” را پاییز میفهمد؛ شعری از مصطفی محبوب مجاز س.م.ط.بالاپراکنده های ادبی, کتاب2017-09-21 معنای “سبزِ زرد” را پاییز میفهمد مشروطه را بیش از همه “تبریز” میفهمد “سینایی” ام اما مرید “شیخ اشراقم” اشراق … ادامه خواندن
پاسخ س.م.ط.بالاپراکنده های ادبی2012-12-31 – تو چرا می جنگی؟ پسرم می پرسد: *** من تفنگم در مشت کوله بارم بر پشت بند پوتینم را … ادامه خواندن
زندانی – سروده ای از “مجتبی کاشانی” س.م.ط.بالاپراکنده های ادبی2015-09-25 ذهن ما زندان است ما در آن زندانی قفل آن را بشکن در آن را بگشای و برون آی از … ادامه خواندن2