مقالهی زیر ترجمهای از “?Do You Have These Bad Habits” است (ترجمه از “س.م.ط.بالا”).
واقعا فکر می کنید با تقلید از عادت ها و رفتارهای دیگران می توانید به موفقیت برسید؟ اگر چنین بود، آنگاه رسیدن به موفقیت خیلی آسان بود.
با اینکه شناخت افراد موفق و یادگیری از آنها را دوست دارم، اما مطالعه و شناخت افراد بیچاره و ناموفق نیز جالب است.
من از مربیانم آموختهام و این مفهوم را میپسندم که تلاش نمیتواند به عدم موفقیت منجر شود، چرا که موفقیت وابسته به طرز تفکر اشخاص (Subjective) است.
موفقیت چیست؟ تعریف مورد علاقهی من جملهای از “باب دیلن” (Bob Dylen) است که گفت:
کسی موفق است که صبح از خواب برخیزد و شب به رختخواب برود؛ و بین این دو کاری را انجام دهد که دوست دارد.
شما احتمالا مقالههایی را در مورد عادت های افراد موفق مطالعه کردهاید. مسئلهای که در مورد این دست از مقالهها وجود دارد، این است که وعدههای مشروط به شما میدهند.
“سه تا تخم مرغ با بیکن (Bacon) بخور، موهات رو با سویا بشور، ده تا شنا برو، و در همان زمان، تصدیقهای روزانهات رو انجام بده.”
ما به این سمت هدایت میشویم که «اگر من فلان کار رو انجام بدم، آنگاه موفق یا خوشحال خواهم شد». دقیقا به این معناست که: کاری رو انجام بده که دیگران انجام میدهند. جوری زندگی کن که دیگران زندگی میکنند.
اما این مرتبه و در ادامه لیستی از عادت های بد افراد ناموفق آورده شده است. اگر شما یکی از این عادت های بد را دارید، نگران نباشید چون هیچکس کامل و بینقص نیست. اگر دو تا از این عادت های بد را دارید، باید نگران باشید. (:
سه یا بیشتر از این عادت های بد را دارید؟ ممکن است که بخواهید تغییر کنید — چون به طور قطع هیچکس نمی خواهد ناموفق و شکست خورده باشد.
1- آنها همیشه از مسیر اصلی منحرف میشوند
گرگ مککیون (Greg McKeown) در کتاب “Essentialism” که از کتابهای مورد علاقهی من هست، داستان ملاقات با همکلاسی سابقش؛ سالها پس از فارغالتحصیلی؛ را تعریف میکند.
او از مککیون در مورد انتخاب شغلی مناسب درخواست کمک کرد. بیست ثانیهی بعد یک پیامک دریافت کرد، به گوشی خود نگاه کرد و مشغول جواب دادن شد.
مک کیون تعریف میکند که: «ده ثانیه گذشت. بیست ثانیه. من همینطور ایستاده بودم و او به نوشتن ادامه میداد.» بعد از دو دقیقه او را رها کرد و رفت.
زندگی را در گذشته یا آینده سپری نکنید، در افکار و نگرانیها سرگردان نشوید. اگر در همین داستان بالا، اون مرد در لحظه حاضر بود، ممکن بود یک پیشنهاد کاری عالی از گرگ مککیون دریافت کند.
2- آنها فقط حرف میزنند
میدانید چه چیزی بهتر از حرف زدن در مورد یک کار است؟ انجام دادن آن.
در سال 2010، “درک سیورس” (Derek Sivers) در یک سخنرانی TED گفت: «اهدافتون رو برای خودتون نگه دارید»، او با ارائه دادن شواهدی علمی، نشان داد که صحبت کردن در مورد اهداف، مخرب (counterproductive) است.
همواره در زندگی واقعی و شبکههای اجتماعی با جملاتی نظیر این مواجه شدهایم: «من برای یک ماراتن تمرین میکنم» «من می خوام یک کسب و کار راه بندازم»
واکنش مردم نسبت به این جملات دیوانهکننده است. شما را به خاطر اعلام کردن چنین چیزهایی تحسین میکنند. یک لحظه تامل کنید: گفتن اینکه میخواهید در یک ماراتن شرکت کنید با اینکه عملا این کار را انجام دهید، دو چیز متفاوت است. اینطور نیست؟
اما در مغز شما، این چیزها واقعا با هم متفاوت نیستند. درک سیورس می گوید:
وقتی شما هدف خود را به کسی میگویید و آنها شما را تصدیق میکنند — که روانشناسان این را “واقعیت اجتماعی” مینامند — مغز دچار نوعی فریب میشود و احساسی به فرد دست میهد که انگار به هدف رسیده است. سپس به دلیل احساس رضایتی که ایجاد شده است، شما انگیزهی لازم برای اینکه به اندازهی کافی سخت تلاش کنید را از دست میدهید.
کسی باشید که کارها را انجام میدهد، نه کسی که در مورد آنها صحبت میکند.
3- آنها از همه چیز متنفر هستند
به طور بخصوص از افرادی که موفق هستند، متنفرند. چرا نمی توانی دیگران را خوشحال کنی؟ اما نگران نباشید. هنوز هم میتوانید مثبت باشید. کمی به دیگران عشق بورزید، شما را نمیکُشد.
آنها حتی از چیزهایی که به طور کاملا طبیعی وجود دارند، متنفر هستند. «اوه، امروز بارانی شد و موهام کاملا به هم ریخت. از باران متنفرم». بیخیال، واقعا؟؟
داشتن یک روز بد چندان هم بد نیست؛ هر از چند گاهی میتواند محرک هم باشد. اما اگر همیشه از همه چیز متنفر باشید، زندگی بدی خواهید داشت.
4- آنها به بعد موکول میکنند
مزیت به تعویق انداختن کارها چیست؟
یک مرتبه از استادم خواستم تا برای یک مقاله فرصت بیشتری به من بدهد. او گفت: «من کاملا خوشحال میشم که یک هفته بیشتر به تو وقت بدهم. تنها یک سوال دارم: آیا مقالهی تو با این یک هفته، بهتر خواهد شد؟» جواب من “نه” بود. پس همت کردم تا به موقع کارم را تمام کنم.
تنها زمانی چیزها را به تاخیر بیاندازید که بعدا میتوانید کار بهتری انجام دهید. تاخیر چه ارزشی دارد وقتی که خروجی همان قبلی باشد؟ همین حالا انجام دهید، یا بعدا بهتر انجام دهید.
5- آنها تنبل هستند
هیچ وقت دوست ندارید کاری انجام دهید؟ میخواهید همیشه در حال استراحت باشید؟ دوست ندارید با همسرتون برای شام بیرون بروید، یا دوست ندارید برای خرید یک هدیهی عالی برای تولد مادرتون وقت بگذارید. روراست باشیم، چون شما تنبل هستید.
فعال باشید، با خانواده، دوستان و همسرتون مشارکت داشته باشید. زیبایی زندگی در داشتن تجربههای نو و بدیع است. وقتی تنبل هستی، شانس کسب تجربههای جدید رو از دست میدهی. همچنین برای افرادی که در زندگی تو هستند منصفانه نیست.
بلند شو و کاری بکن.
6- آنها یاد نمیگیرند
یاد گرفتن سختترین کار دنیاست. جای تعجب نیست که مردم زیادی هرگز یک کتاب هم نمیخوانند، مدرسه را تمام نمیکنند، یا هرگز از اشتباهاتشان درس نمیگیرند. یادگیری یک مبارزه است.
اما در موردش فکر کنید: ما در هیجانانگیزترین زمان تاریخ برای دانشپژوهان زندگی میکنیم. دسترسی به اطلاعات هرگز به این سادگی نبوده است. در گذشته اگر پدر شما کشاورز بود، شما هم کشاورز میشدید. اینطوری بود.
حالا شما میتوانید هر چیزی باشید که آرزو دارید. شما کافیست یاد بگیرید که چطور انجام بدهید.
7- آنها ترسو هستند
بدترین چیز را برای آخرین مورد نگه داشتم. اگر یک چیز باشد که از این مقاله بتوانید به دست آورید، امیدوارم این جمله از “توماس ادیسون” (Thomas Edison) باشد:
بزرگترین ضعف ما نهفته در دست کشیدن است. مطمئن ترین راه برای موفقیت این است که همیشه یکبار دیگر تلاش کنید.
چیز دیگری نیست که اضافه کنم.
در واقع هست: هرگز تسلیم نشوید.
مقالهی بالا ترجمهای از “?Do You Have These Bad Habits” است (ترجمه از “س.م.ط.بالا”).
ما آدم ها در بازه های زمانی مختلف همه گزینه ها رو تجربه کردیم
ترس تجربه کردیم
از مسیر منحرف شدیم
همه چیز به بعد موکول کردیم…
تسلیم شدیم
من هایی وجود دارند
یک من فکر می کند
من دیگر احساس می کند
من دیگری عصیان می کند
من ها ی دیگر و من های دیگر که هستند
تجربه می کنند.