قصه هایی که “رخشان بنی اعتماد” در مقام کارگردان، تهیه کننده و فیلمنامه نویسِ فیلم “قصه ها” روایت کرده است، شاید کمی تلخ، کمی گزنده و یا حتی سیاه به نظر برسند.
اما اگر کمی ریزبینانه تر به محیط پیرامون خود بنگریم؛ حتما قصه هایی به مراتب تلخ تر، گزنده تر و سیاه تر خواهیم دید. شایسته نیست برای آنکه کام زندگی خودمان تلخ نشود، قصه ها را نادیده بگیریم و یا روی آن ها را با خاک بپوشانیم.
این فیلم که قطاری از بازیگران مطرح سینمای ایران در آن ایفای نقش کرده اند، در سال 1390 ساخته شد اما به دلایل سیاسی توقیف شد و اجازه ی اکران پیدا نکرد، تا اینکه در اردیبهشت ماه 1394 مجوز اکران عمومی فیلم صادر شد.
البته قصه ها، همان قصه های تکراری ست و شاهد نقش آفرینی های منحصر به فرد هم نیستیم. اما تکرار کردن بعضی چیزها خیلی هم بد نیست. به هر حال فکر می کنم درون مایه ی فیلم، یعنی نمایش معضلات و ناهنجاری های اجتماعی یک جامعه برای آن جامعه می تواند مفید واقع شود.
این فیلم همچنین در جشنواره های متعدد خارجی نیز شرکت کرده و بسیار مورد تقدیر قرار گرفته است. احتمالا علاقه ی جشنواره ها به دیدن مشکلات و نابسامانی های جوامعی که آنها “جهان سوم” می خوانند در این مورد بی تاثیر نبوده است.