می گوید: «من فکر می کنم، پس هستم.»
می گویم: «به چه چیز فکر می کنی؟»
می گوید: «به خودم، انسان، زندگی، مرگ، جنگ، صلح و طبیعت…»
می گویم: «چه نتیجه ای می گیری؟»
می گوید: «بودن خوب است اما نبودن خوب تر.»
«س.م.ط.بالا»
چیزهایی هست که باید نوشت ....
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
خواندن بعدی
بخشی از کتاب “مسئولیت شیعه بودن” که دربرگیرنده ی یکی از کنفرانس های “دکتر علی شریعتی” است: «با عده ای از دوستان در سفر حج می رفتیم خدمت یکی از دانشمندان. قبل از تشرف، من در بین راه برای رفقا …
از سیاست گفتیم، از سیاست نوشتیم؛ اما با سیاست عمل نکردیم. از دیانت گفتیم، از دیانت نوشتیم؛ اما با دیانت عمل نکردیم. راست می گفت مرحوم مدرس: “دیانت ما عین سیاست ما و سیاست ما عین دیانت ماست”. نه این …
سر و ته هنوز پشت لب هایش سبز نشده؛ اما انگار مدت هاست که منتظر مانده، چون زیر پاهایش علف سبز شده بود. هوای سردِ پاییز، از زمستانی سخت خبر می داد. پسرک کمی قدم می زد، چند قدم جلو …
بسیار ناراحت کننده است؛ به چهره ی آدم ها نگاه می کنم و هیچ نمی دانم به چه می اندیشند. بسیار هولناک خواهد بود؛ اگر به چهره ی آدم ها نگاه کنم و متوجه شوم به چه می اندیشند. «س.م.ط.بالا»
عالی بودم… خوشم اومد
درضمن وبلاگ قشنگی داری… خوشحال می شم به منم سر بزنی و نظر بدی [لبخند]
اگه با تبادل لینکم موافق بودی خبر بده
سلام و ممنون.
درد دلهایت را به کسى نگو
چون بعضیها یاد مىگیرند چگونه دلت را به درد بیاورند… [رضایت][لبخند][گل][بدرود]