ا ایستگاه عشق 2012-07-09 1 دقیقه زمان مطالعه 0 5 تنها؛ روی نیمکت چوبی چشم در چشم جاده دور از های و هوی با هر تپش قلب در انتظار تو ام تا برسی از راه آهای اتوبوس باز که دیر کردی «س.م.ط.بالا» (به تاریخ: نهم مهر ماه یک هزار و سیصد و هشتاد و نه خورشیدی) دسته بندی شده در: خواستم شعر باشد برچسب شده در: اتوبوس, شعر, شعرهای من, عشق اشتراک گذاری مقاله: