چه بانگ شومی است بانگ سیاست؛ اَه، چه توهینی! خدای را به گاه سحر شکرگزارم که دغدغه و شور امپراتوری روم ندارم. بسی غنیمت، بسی سعادت که نه قیصرم، نه پادشاه جهانم.
چیزهایی هست که باید نوشت ....
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
پیامدهای کردارمان گریبانمان را میگیرند، بیاعتنا به اینکه ما درین میانه خود را «اصلاح» کرده ایم.
بعضی ها می خواهند حرف زدن را درست در لحظه ای بیاموزند، که در آن لحظه، سکوت کردن را باید آموخت. میشل دو مونتینی
حق با بهار بود، با همان ساقههای لخت. بر این پهنهی خاک چیزی هست که به رغم ما ادامه میدهد. خوب است که جلوههای بودن را به غم و شادی ما نبستهاند.
مهره های سیاه
سقوط آزاد است.
کوله باری پر از باروت.
کوله باری پر از مین.
حنثی نشده.معماران سرمایه های بزرگ
در تاریخ وال استریت سقوط می کنند
این اتفاق می افتد از درون تهی می شوم
وقتی گرد و غبار می خواباند مرا