اگر آدم ها در چشم کسانی که واقعا برایشان مهمند، تصویر دوست داشتنی ای از خود ببینند، خودشان را دوست خواهند داشت.
چیزهایی هست که باید نوشت ....
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
بدبختانه هموطنان ما، آنهایی که در راههای صاف و کوبیده شده راه میروند، طوری ساخته شدهاند که پیوسته در مسیر کسانی که میکوشند راه جدیدی باز کنند، سنگ میاندازند.
اگر آدمی آنقدر به غذا بیاعتنا باشد که زرد و ناتوان شود، ما نباید او را تحسین کنیم؛ اما مردی که از آگاهی به نیازهای خویش به مرحلهی همدردی با گرسنگان رسیده باشد سزاوار تحسین ما خواهد بود.
تجربه کردن، به تنهائی کافی نیست، تجربه را باید سنجید و در جایگاه خویش قرار داده و آن را تجزیه و تحلیل نمود تا بتوان به نتایج آن دست یافت.
من در رم هیچگاه تنها نیستم
من زنی به تو دچارم
با اینکه نمی شناسمت
پیوسته در انتظار بسر می برم
در کنار یکی از استخرهای همین شهر
mary
گاهی بهتر است به خودتان چیزی را که باعث شده همسرتان عاشق شما شود ، یادآوری کنید.
برای من خاطره جالبی است وقتی یادم می آید والی بار اول مرا دید، موهایم به خاطر رطوبت هوا فر خورده بود، حالتی که والی عاشق آن است و من از آن متنفرم، حالا ما در کرانه غربی زندگی می کنیم، جایی که که مه و رطوبت می تواند آزار دهنده باشد گاهی همین داستان رخ می دهد و من برق شادی را در چشم هایش می بینم و متوجه می شوم که یاد اولین دیدارمان افتاده است
حالِ من حالِ اسیری است که هنگامِ فرار….
یادش آمد که کسی منتظرش نیست، نرفت!