ناپدید شدن در آخرین صبح فروردین ماه

چیزهایی هست که باید نوشت ....

دیدگاهتان را بنویسید

ارسال دیدگاه به عنوان یک کاربر مهمان.

  1. وارد آسانسور شدیم هردو تنها
    به هم نگاه کردیم و این همه چیز بود!
    دو زندگی
    یک دقیقه
    سرشاری سعادت
    طبقه‌ی پنجم او بیرون رفت
    و من به بالا رفتن ادامه دادم
    می‌دانستم که دیگر او را نخواهم دید
    که دیداری بود یک‌ بار و برای همیشه
    که به دنبالش اگر می‌رفتم مردی مرده‌ بودم در ردپاهای او
    و به سوی من اگر برمی‌گشت
    تنها در جهان دیگر ممکن بود.
    ولادیمیر هولان

خواندن بعدی

سایدبار کناری

ایده آلیتی

لوگو

درباره ایده آلیتی

سعی می کنم مطالبی را منتشر کنم که می توانند ما را به فکر وادار کنند و ارزش اندیشیدن را داشته باشند.

مرا دنبال کنید