سالهای دوریست که پدرم کار می کند.
پدرم کار می کند.
و من
در دورترین نقطه از دور…
روی کره ای ایستاده ام
که پدرم کار می کند
و من
هر روز عاشقش می شوم
ای کاش من هر روز کار می کردم
و دستهای پدرم
نازم را می خرید.
mary
سعی می کنم مطالبی را منتشر کنم که می توانند ما را به فکر وادار کنند و ارزش اندیشیدن را داشته باشند.