من می خواهم صحنه هایی را به تو نشان دهم که مثل سیلی به صورتت بخورد و امنیت تو را خدشه دار کند و به خطر بیندازد. می توانی نگاه نکنی، می توانی خاموش کنی، می توانی هویت خود را …
الف – آدم پول نداشته باشه، ملالی نیست اما سالم باشه، ب – آدم قیافه نداشته باشه، خیالی نیست اما سالم باشه، پ – پرستارها خوش گِل هستن ولی خوش خُلق نیستن، ت – همه ی کسایی که تو بیمارستانن، …
حکیم بر منبر نشسته بود و شاگردان غرق در گفتار او، از فرستاده ی حاکم غافل بودند. چون درس تمام شد و حکیم از منبر به زیر آمد، دورش حلقه زدند و حکایت ایشان همچون حکایت شمع و پروانه می …