شعری از «سید حسن حسینی»
عاشقی در هوس نمی گنجد *** آسمان در قفس نمی گنجد
عشق یعنی عقاب خاطر ما *** زیر بال مگس نمی گنجد
باده خواریم و رند و شیوه ی ما *** در خیال عسس نمی گنجد
دلم انگشتری است خون آلود *** که به انگشت کس نمی گنجد
عطر این غنچه ی معمایی *** در سر خار و خس نمی گنجد
بر نگینی که عین دلتنگی ست *** نام فریاد رس نمی گنجد
بی نفس می کنیم یاد لبش *** گر چه اینجا نفس نمی گنجد
منم و عشق و خلوتی که در آن *** هیچ کس، هیچ کس نمی گنجد

دسته بندی شده در: