آفتاب تازه بالا آمده بود و هنوز رمق نداشت. مردم با چهرههای خوابآلود از خانهها بیرون میآمدند…
فقر
16 مقاله
16
مردی کنار پل عابر پیاده نشسته بود. کیسه ی زباله می فروخت. همه سیاه. گفت: «به خاطر…
توجه: نوشته ای که در پی می آید، یک لفاظی سیاسی نیست؛ طنزی تلخ از یک واقعیت است….
قصه هایی که “رخشان بنی اعتماد” در مقام کارگردان، تهیه کننده و فیلمنامه نویسِ فیلم “قصه ها”…
آقای رئیس جمهور می گوید هیچ منکری بالاتر از فقر و بیکاری نیست و آقای شهردار می…
یک، دو، سه، چهار، … پله ای از پس پله ی دیگر. بالا و بالاتر رفتیم. گاهی…
حکیم به راهی می رفت. سر به زیر داشت و زیر لب ذکر می گفت (بعدها روشن…