بنا ندارم شبیه یک گردشگر شرح مستوفا بدهم از بازدیدها. تکرار آنچه در شبکه جهانی در دسترس است، کار من نیست. با یک جستوجو میشود بهش رسید. از آن سو شاید در ابتدای سفر با پوشش مستندساز ویزا گرفته باشم؛ اما بازگویی همگانی دیدارهای رسمی حزب که قسمت اصلی این سفر است، وظیفه من نیست و به نظرم خلاف اخلاق هم باشد (مگر اینکه نکتهای خلاف منافع ملی باشد).
من چیزی را مینویسم که اولاً مربوط به نگاه خودم باشد و در ثانی، به کار مخاطب بیاید. باقی، نه در وظیفه من است و نه در حوصله مخاطب.
رضا امیرخانی
4 مقاله
4
رهش عنوان اصلی: ر ه ش نویسنده: رضا امیرخانی ناشر: نشر افق، چاپ اول: 1396 شمسی در توضیح مختصری پشت جلد کتاب…
در اردیبهشت ماه سال 1382 خورشیدی، رضا امیرخانی که داستان نویسی تواناست – به نظر من –…
“قِیدار” حکایت مردانگی ست. یک گاراژدار با مرسدس کوپه ی کروک آلبالویی متالیک. رفیق آقا تختی که…