دسته: شل سیلورستاین

شعر سپید و گه‌گاه شعر «نو» ی شل سیلورستاین (Shel Silverstein)، شعری اجتماعی است. شاعر از پنجره درون به بیرون سر کشیده و وسواس‌گونه به پیرامون خود نگریسته است و همراه با این نگاه لبخندی و شاید زهرخندی نیز بر گوشه لب نهاده که شعر را گاه به طنز، گاه به هزل و گاه نیز به تمسخر و زخم زبان نزدیک کرده است. شعر طنز شعری ست لایه لایه؛ که لایه رویین ساده و شاید لبخند به لب آورد ولی لایه های زیرین تأمل‌برانگیز است و خواننده را به تفکر و تأمل می‌خواند…

  • اختراع ، سروده ای از شل سیلورستاین

    اختراع ، سروده ای از شل سیلورستاین

    اختراع

    موفق شدم، موفق شدم!
    میدونی چی اختراع کردم؟
    یه چراغ ساختم که دوشاخه اش رو می زنی به خورشید روشن میشه.
    خورشید به اندازه کافی نور داره،
    و لامپ هم حسابی قویه.
    اما حیف، یه اشکال کوچیک داره!
    سیم اون به اندازه ی کافی بلند نیست.

    از مجموعه “جایی که پیاده رو پایان می یابد”، سروده شل سیلورستاین

    Invention

    I’ve done it, I’ve done it!

    Guess what I’ve done!

    Invented a light that plugs into the sun.

    The sun is bright enough,

    The bulb is strong enough,

    But, oh, there’s only one thing wrong…

    The cord ain’t long enough.

    :: Where the Sidewalk Ends, 1974. Shel Silverstein

  • بهترین ماسک (Best Mask). شل سیلورستاین

    بهترین ماسک (Best Mask). شل سیلورستاین

    بهترین ماسک

    برای نمایش ترسناکترین ماسک مسابقه ای برگزار شد
    و من تنها شجاع و وحشی
    کسی که برنده ترسناکترین ماسک شد
    اما من که (اوهو اوهو) هنوز ماسکی نزدم

    .:. بالا افتادن. 1996 میلادی. شل سیلورستاین

    Best Mask?

    They just had a contest for scariest mask
    And I was the wild and daring one
    Who won the contest for scariest mask
    And (sob) I’m not even wearing one.

    .:. Falling Up. 1996. Shel Silverstein