درخت
باور ندارم که روزی سرودهای را
ببینم که به زیبایی یک درخت باشد
درختی که دهان گرسنهاش
به سینه جاری شیرین زمین فشرده است
درختی که تمامی روز رو به خدا دارد
و بازوان پربرگ خود را به دعا میافرازد
درختی که در تابستان شاید
آشیانهای از سینهسرخان را بر گیسوان دارد
و بر سینهاش برف نشسته
و با باران همنشین است
اشعار را ابلهانی چون من میسرایند
اما، تنها خداست که میتواند درخت بیافریند
این سروده را به زبان انگلیسی می توانید در ادامه مطلب بخوانید: (بیشتر…)