کودکان با هزاران امید به این دنیا آمدند اما … خیلی زود باید کودکی را رها کنند … جنگ های زیادی هست، رنج های زیادی هست. جبرهای زیادی هست.
می زنم بر کوچه دیوانگی در این بهار *** بیش ازین خجلت ز روی کودکان نتوان کشید
«صائب تبریزی»
کودکان با هزاران امید به این دنیا آمدند اما … خیلی زود باید کودکی را رها کنند … جنگ های زیادی هست، رنج های زیادی هست. جبرهای زیادی هست.
می زنم بر کوچه دیوانگی در این بهار *** بیش ازین خجلت ز روی کودکان نتوان کشید
«صائب تبریزی»
جنگ دارد انسان ها را می کُشد و آنها که فرمان شلیک می دهند، گرد هم می آیند، لبخند می زنند و دست یکدیگر را به گرمی می فشارند. احمق ها …