برچسب: پولیتزر

  • روایت یک مرگ در خانواده ؛ جیمز ایجی (برنده جایزه پولیتزر 1958)

    روایت یک مرگ در خانواده ؛ جیمز ایجی (برنده جایزه پولیتزر 1958)

    “روایت یک مرگ در خانواده” بازخوانی ماجرای کودکی جیمز روفاس ایجی در ناکسویل تنسی، آمریکای 1915 است. ایجی وقتی شش سالش بود، پدرش را در یک تصادف رانندگی از دست داد. همین حادثه دلخراش با ایجی ماند تا زمان مرگش که در حال نوشتن روایت یک مرگ در خانواده بود که از سال 1948 آن را آغاز کرده بود. ایجی در این رمان، از زوایای مختلف که زاویه دید سوم شخص محدود به اعضای خانواده است، در چهل و هشت ساعت – از یک روز پیش از مرگ جی تا یک روز پس از مرگ جی – روایتگر “مرگ” و “زندگی” در “خانواده” است. خانواده ی جی، شامل “مری”، همسر جی و دو فرزندش “روفاس” پسر بزرگ و شش ساله که در اصل خودِ نویسنده است و “کاترین” سه ساله است. ایجی با نثری شاعرانه و تصویرهایی بکر و زیبا از مرگی دلخراش و تراژیک، خواننده را با خود همراه می کند تا نشان دهد مرگ و زندگی به موازات هم  در گذشته و حال و حتا آینده ی همه ی ما جریان دارد.

    عنوان اصلی کتاب A death in the family است. این کتاب را شیرین معتمدی ترجمه کرده است. ناشر کتاب هم نشر شورآفرین است.

    درباره جیمز ایجی (James Agee)

    جیمز روفاس ایجی (1909-1957) نویسنده ی آمریکایی، با دو شاهکارش «روایت یک مرگ در خانواده» و «بیایید مردان مشهور را ستایش کنیم» توانست نام خود را در ادبیات جهان جاودانه کند. ایجی یک سال پس از مرگ نابهنگامش، جایزه ی پولیتزر 1958 را برای رمان  روایت یک مرگ در خانواده از آن خود کرد. هر دو شاهکار ایجی در سال های 1999 و 2005 از سوی کتابخانه ی آمریکا و نشریات معتبر لوموند و تایم در فهرست صد رمان بزرگ قرن بیستم قرار گرفت. “تاد موسل” نمایش نامه نویس بزرگ آمریکایی در 1960 بر اساس رمان روایت یک مرگ در خانواده، نمایش نامه یی با عنوان “راه خانه” نوشت که توانست جایزه ی پولیتزر نمایش نامه نویسی را دریافت کند. سه سال بعد نیز فیلمی به کارگردانی فیلیپ اچ ریسمن بر اساس این نمایش نامه در همان منطقه یی که کودکی ایجی در آن جا سپری شده بود ساخته شد. ایجی، علاوه بر نوشتن رمان، منتقد سینمایی (مجله های تایم، لایف و فورچون) و فیلم نامه نویس برجسته یی نیز بود. دو فیلم نامه ی تحسین شده ی ایجی، “ملکه ی آفریقایی” (با بازی همفری بوگارت و کارگردانی جان هیوستون) و “شب شکارچی” (به کارگردانی چارلز لاوتن) از کارهای شاخص وی به شمار می آید.

  • اتحادیه ابلهان

    اتحادیه ابلهان

    کتابی که در این پُست به آن می پردازم، کتاب ” اتحادیه ابلهان “(A confederacy of dunces) نوشته ی “جان کندی تول”(John Kennedy Toole) است که “پیمان خاکسار” به زبان فارسی ترجمه کرده است.

    داستان انتشار اتحادیه ی ابلهان داستان غریبی است. جان کندی کتاب را در سی سالگی نوشت و بعد از این که هیچ ناشری زیر بار چاپ آن نرفت به زندگی خود پایان داد. مادرش یازده سال تلاش کرد تا بالاخره دانشگاه لوییزیانا راضی به انتشار کتاب شد. کتاب به محض انتشار غوغا به پا کرد و همان سال – 1981 – جایزه ی پولیتزر(Pulitzer Prize) را ربود. شاید بتوان محبوبیت این کتاب را با ناطور دشت سلینجر مقایسه کرد. “ایگنیشس جی رایلی” قهرمان کتاب یک دن کیشوت امروزی است که وادار می شود از خلوت خود بیرون بیاید و با جامعه ای که از آن متنفر است رو به رو شود و به شیوه ی دیوانه وارِ خود با آن بستیزد. بسیاری از منتقدان، اتحادیه ی ابلهان را بزرگ ترین رمان کمدی قرن می دانند.

    «به نقل از متن پشت جلد کتاب»

    در مقدمه ی مترجم می خوانیم:

    ایگنیشس متخصص قرون وسطا است که تمام دنیا را از دریچه ی کتاب تسلای فلسفه ی بوئتیوس، فیلسوف قرون وسطایی، می بیند. تمام زندگی اش فلسفه بافی است و انزجار از جامعه ی آمریکا. از فرهنگ مصرف گرایی، هالیوود، دموکراسی و هر چیز دیگر آمریکا بیزار است. هیچ کتابی مثل اتحادیه ی ابلهان جامعه ی مادی و پر از بی عدالتی و دورویی آمریکا را به این قدرت به تصویر نکشیده. ایگنیشس ناظر غیرمنفعلی است بر تمام حماقت ها و بی شعوری های محیط پیرامونش. آمریکای او همان است که نویسنده ی کتاب هم ماندن در آن را نپذیرفت و مرگ خود خواسته را انتخاب کرد.

    جان کندی تول، نویسنده ی رمان اتحادیه ی ابلهان، در سال 1937 در نیواورلینز لوییزیانا به دنیا آمد. مادرش معلم موسیقی بود و پدرش ماشین فروش. جان کندی در سن شانزده سالگی تحت تاثیر نویسنده ی مورد علاقه اش، فلنری اوکانر، رمانی نوشت به نام انجیل نئون. در هفده سالگی بورسیه ی کامل دانشگاه تولن شد. در بیست و دوسالگی به سِمَت استادی کالج هانتر نیویورک رسید، جوان ترین استادی که تا به آن زمان در آن کالج ادبیات انگلیسی تدریس کرده بود. حین تحصیل در مقطع دکترا در سال 1959 به خدمت سربازی رفت و به پورتوریکو اعزام شد. آن جا ماشین تحریر دوستش را قرض گرفت و نوشتن اتحادیه را شروع کرد اما محتوای آن را از هم قطارانش مخفی نگه داشت. بعد از بازگشت به آمریکا رمان را برای بسیاری از ناشران ارسال کرد ولی هیچ کدام راضی به چاپش نشدند. همه ایرادی به آن گرفتند و ردش کردند. تول که به شدت افسرده شده بود و دیگر هیچ امیدی به چاپ کتابش نداشت پس از دعوایی با مادرش، ماشینش را برداشت و به ایالت جورجیا رفت و از خانه ی فلنری اوکانر بازدید کرد. بعد در حومه ی شهر بیلاسکی شلنگی به اگزوز وصل کرد و داخل ماشین آورد و به زندگی اش پایان داد. سی و دو سالش بود.

    مادرش بعد از دو سال دست و پنجه نرم کردن با افسردگی ناشی از مرگ پسر، کار او را ادامه داد. 9 سال رمان را برای ناشران دیگر فرستاد و باز جواب نه شنید. تا این که بالاخره  سراغ واکِر پِرسی رفت که استاد دانشگاه لوییزیانا بود و از مهمترین نویسندگان جنوب آمریکا. پرسی که از مراجعات مکرر پیرزنی که ادعا می کرد شاهکار پسر مرده اش را در دست دارد جانش به لب آمده بود با اکراه رمان را گرفت، به این امید که قطعا بد است و بعد از چند صفحه آن را به کناری پرتاب خواهد کرد. به قول خودش در پیشگفتار کتاب «معمولا پاراگراف اول کتاب برایم کفایت می کند. تنها ترسم این بود که این کتاب به اندازه ی کافی بد نباشد، این جوری وجدانم اجازه نمی داد که تا آخر نخوانم. ولی در این مورد ادامه دادم.باز هم ادامه دادم. اول با این احساس ناخوشایند که این قدرها هم بد نیست که بشود راحت رهایش کرد، بعد کم کم توجهم را جلب کرد، بعد این توجه تبدیل به هیجانی شد که هر لحظه شدت می گرفت و بالاخره تمام اینها تبدیل شدند به ناباوری: امکان ندارد که این کتاب تا این اندازه خوب باشد. باید در برابر وسوسه ی گفتن این که کجای کتاب دهانم از تعجب باز شد، کجا لبخند زدم، کجا قهقهه و بالاخره کجا سرم را از حیرت تکان دادم مقاومت کنم. بهتر است که خود خواننده تمام این احساسات را تجربه کند… برای اطلاق واژه ی کمدی به این رمان دو دلم – هر چند که هست – چون حق مطلب ادا نمی شود. این رمان کمدی نیست. ورای این حرف هاست.»

    پرسی پیش گفتاری برای کتاب نوشت و با توصیه ی او دانشگاه لوییزیانا کتاب را در 2500 نسخه منتشر کرد. کتاب غوغایی به پا کرد و سال بعد جایزه ی پولیتزر را گرفت. در نظرسنجی مشهوری که مجله ی تایم در سال 2005 انجام داد و از بزرگترین منتقدان و نویسندگان آمریکایی خواست تا بهترین کتاب آمریکایی 25 سال گذشته را انتخاب کنند، اتحادیه ابلهان جایگاه ششم را به خود اختصاص داد.