برچسب: مصطفی رحماندوست

  • دو تا عینک شعری از “مصطفی رحماندوست”

    دو تا عینک شعری از “مصطفی رحماندوست”

    شعری از “مصطفی رحماندوست”:

    دو تا عینک به من دادند،
    برای خوبتر دیدن
    دوتاشان مثل هم، اما
    یکی تیره، یکی روشن
    یکی را می زدم، شب بود
    دلی پُر کینه با من بود
    و با آن دیگری شب هم
    برایم روز روشن بود
    دلم با هر دو تا عینک
    چو سیر و سرکه می جوشید
    برای دیدن دنیا
    به رنگ زنده می کوشید
    اگر دیدی دو تا عینک
    میان کوچه افتاده
    رها کن، چون که باید دید
    بدون عینک و ساده