صدای اره می آید مجموعه ی شعری از مریم جعفری آذرمانی است. بخش هایی از این مجموعه را اینجا می نویسم:
اگر چه مثل همیشه کلید روی در است
امید مطلقم از یأس محض با خبر است
به مرگ میل ندارم چنین که می میرند
بدیهی است که زیرِ زمین شلوغ تر است
هزار بار به دیوار خط زدم نشنید
هوای خانه ام از اصطکاک، شعله ور است
میان این همه انسان رسیده است به من
مقام درد که تنها مقام معتبر است
کشیدم آن قدر از این و آن که فهمیدم
کسی که بار ندارد همیشه باربر است
89/7/17
هیزم، درخت نیست اگر فکر می کند
وقتی که سوخت سوخته تر فکر می کند