برچسب: دوست

  • لایق دوست (نوشته ای از اردشیر رستمی برگرفته از کتاب تلنگر)

    لایق دوست (نوشته ای از اردشیر رستمی برگرفته از کتاب تلنگر)

    لایق دوست – اردشیر رستمی – کتاب تلنگر

    گلها بدون آنکه بدانند چه کسی در برابرشان قرار گرفته، به همه یکسان بو می دهند اما آدم ها برای انجام دادن یک کار برای کسی، به هزاران چیز نامربوط فکر می کنند و اگر با ذهن خودشان جور در آمد آن را انجام می دهند.

    حضرت امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: «اگر در مقامی قرار گرفتید که می توانید برای مردم کاری بکنید، این کار را با اشتیاق و با تشکر از خداوند انجام دهید زیرا خداوند شما را لایق این کار دانسته اند و این جای سپاسگزاری دارد.»

    با مغرور شدن، خودتان را بی لیاقت نشان ندهید.

  • فرندها مانده اند بی دوست

    خسته و کلافه و درمانده… اینچنین حالتی داشت. به هر کس که میشناخت رو انداخته بود. حتی به آن ها که نمی شناخت. اما نه … کسی وقت ندارد. همه گرفتار. تلفن ها یا خاموشند یا اشغالند و یا «مشترک مورد نظر …»
    بدون کمکی مانده بود عاجز در گِل … این همه فشار را تاب نداشت. به دنبال راه رهایی، تصمیم گرفت و برای آخرین Status نوشت: «امشب خودم را خلاص می کنم»
    حالا نشسته است و با هر قرص یک “لایک” می خورد.

    «س.م.ط.بالا»

    الف- عنوان مطلب از کتاب “شازده کوچولو” گرفته شده که: «آدم ها مانده اند بی دوست»
    ب- “دوست” و “فرند” با هم فرق دارند.
    فرهنگ لغت دهخدا، دوست را اینگونه می گوید: «محب و یکدل و یکرنگ. خیرخواه و یار و رفیق. آنکه نیک اندیشد و نیک خواهد»
    فرهنگ لغت آکسفورد(Oxford)، “فرند” را چنین می انگارد: «A person with whom one has a bond of mutual affection, typically one exclusive of sexual or family relations»
    معلومه که فرق دارند؛ معلوم نیست؟؟؟

  • چرا دوستی گیری که بمیرد؟!

    نقلست که یک روز شیخ ابوبکر شبلی رحمةالله علیه یکی را دید زار می‌گریست. گفت: چرا می‌گریی؟ گفت: دوستی داشتم بمرد. گفت: ای نادان چرا دوستی گیری که بمیرد؟!

    “تذکرة الاولیاء .:. عطار”