برچسب: جلال محمدی

  • خونبها

    اینجا دگر برای تنفس هوا کم است *** حتی برای مردن ما نیز جا کم است
    جایی برای زیستن یک پرنده نیست *** پروازها زمینی و حجم فضا کم است
    ای مردم گرسنه ! خداتان بخیل نیست *** از سفره های مائده سهم شما کم است
    بتخانه ها دوباره طلاپوش می شوند *** اما برای مسجد ما بوریا کم است
    باید حماسه ی جمل از نو رقم خورد *** اما علی غریب و یل ماجرا کم است
    با اشتهای تیغ سواران ذوالفقار *** خون هزار نسل مقدس نما کم است
    اینک به نام حادثه شمشیر می کشیم *** ما را به جز شهادت ما خونبها کم است
    ما وارث کدام زمینیم؟ ای خدا *** حتی برای مردن ما نیز جا کم است
    «جلال محمدی»