برچسب: ادبیات جهان

  • داستان هایی از نویسندگان زن انگلستان با انتخاب و ترجمه ی ناهید طباطبایی

    داستان هایی از نویسندگان زن انگلستان با انتخاب و ترجمه ی ناهید طباطبایی

    «داستان هایی از نویسندگان زن انگلستان» شامل هشت داستان با نام های «ازدواج به سبک منچستری» از «الیزابت کلگهورن گسکل»، «سفری با قطار» نوشته‌ی «لیدی مارگارت مجندی»، «مسافر خوشگذران» نوشته‌ی «الا دارسی»، «توصیه» از «آدا لورسون»، «گره روبان» به قلم «لورنس آلما تادما»، «محبوبه سال» نوشته «الا هپورت دیکسون»، «لوسی رن» از «آدا رادفورد» و «داستان یک مسافرت ماه عسل» نوشته‌ی «مارگارت آلیفانت» است. که با ترجمه و انتخاب شایسته “ناهید طباطبایی” و به همت “نشر چشمه” به چاپ رسیده است.

    ناهید طباطبایی در پیشگفتار «داستان هایی از نویسندگان زن انگلستان» با اشاره به نقش مهم نویسندگان زن در افزایش اعتبار فرهنگی و زیبایی شناسانه داستان کوتاه در خلال قرن نوزدهم می‌نویسد: «در دورانی که نوشتن یکی از چند کار آبرومند برای زنان محسوب می‌شد، چاپ داستان در مجله‌ها و سالنامه‌ها به یک منبع درآمد برای زنان تنها و بیوه یا آن‌هایی که می‌خواستند به درآمد شوهران‌شان بیفزایند تبدیل شد. “مری شلی” که در سن ۲۱ سالگی بیوه شده بود سال‌ها زندگی خود و پسرش را با نوشتن داستان تامین می‌کرد.»

    داستان‌های این کتاب مربوط به دوره «رمانتیک» هستند و آنها را می‌توان در طبقه‌ی داستان‌های عاشقانه جای داد که بعضی مثل «سفری با قطار» پایانی خوش دارند و برخی دیگر مانند «گره روبان» پایان تلخ. این داستان‌ها با عدم ارائه‌ی پایانی مشخص، آشکارا به سمت سنت‌گرایی رفتار زنان گرایش پیدا می‌کنند که بعدها در ادبیات مدرن قرن بیستم پر رنگ‌تر می‌شود.

    در سال 1890 نهضتی تحت عنوان زنان نوین در انگلیس و آمریکا پدید آمد که حرکتی جدید را برای استقلای زنان آغاز کرد. این حرکت، با پدیده‌های ظاهری مثل سیگار کشیدن در جمع و دوچرخه‌سواری در معابر آغاز شد و به کسب حق رأی انجامید. مخالفت زنان با قوانین موجود و خواسته‌های نوین ایشان، به مطبوعات راه گشود و با سرعتی شگفت‌انگیز عرصه‌ی داستان‌نویسی را به تسلط خود در آورد. تا پایان قرن نوزدهم بیش از صد نوول و هزاران داستان کوتاه با مضامین مورد نظر زنان نوین به چاپ رسید. زنان نوین، روش‌های گوناگونی را در داستان و هم در واقعیت خلق کردند و با وجود عقاید مختلف، زیر پرچم استقلال زنان گرد آمدند. مجموعه‌ی حاضر برگزیده‌ای از بهترین داستان‌های این دوران است و علاوه بر جذابیت خاص برای هر نوع مخاطب، ابعاد مختلف این عصر را نشان می‌دهد.

    «از متن پشت جلد کتاب داستان هایی از نویسندگان زن انگلستان»

    نقد و توضیحات سایت الف را در مورد این کتاب بخوانید:

    انگلستان به عنوان کشوری که اولین داعیه‌های فمینیستی در آن جرقه زد – هر چند شکل نظام‌مندتر آن بعدها در فرانسه پاگرفت – همیشه پرچمدار پرورش نویسندگان بزرگ زن بوده؛ به خصوص در دوره کلاسیک خود. نویسندگان زن در این دوره به سختی اجازه نوشتن و فعالیت داشتند و به نوعی خود محصول جامعه‌ای مرد سالار بودند. حتی برخی مثل جرج الیوت مجبور به استفاده از نامی مردانه شدند و برخی همچون ویرجینیا وولف در زندگی شخصی محروم از رفتن به کالج و حتی مورد تعرضات جنسی در دوران کودکی قرار گرفتند.

    تاریخ اولین بیانیه جنبش زنان به عصر روشنگری در سال 1792 می‌رسد که مری ولستون کرافت در انگلستان به مبارزه برای احقاق حقوق زنان برخاست و بیانیه‌ی سیصد صفحه‌ای تحت عنوان استیفای حقوق زنان نوشت. دختر او بعدها خالق اثر مشهور فرانکشتین شد. هرچند قبل از این جریانات نیز زنان نویسنده بزرگی در انگلستان به نگارش داستان و رمان روی آورده بودند اما حضور زنان در عرصه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی و مخصوصا ادبی بعد از عصر روشنگری بیش از پیش پررنگ‌تر شد.

    هدف نوشتار زنانه در دوره موج اول فمینیسم، عمدتاً جلب حس ترحم و نیز تهییج ِ مردان بود که به حمایت نهاد مرد محور ادبیات از چنین نوشتاری نیز انجامید. اما در دوران موج دوم، نگاهی هستی‌شناسانه، رشد یافته و مستقل به نمایش گذاشته شد. اما جدا از مباحث سیاسی و فلسفی در حوزه فمینیسم باید خاطرنشان کرد که عمده زنان نویسنده در دوران پس از عصر روشنگری که به نگارش داستان‌هایی از این دست همت گماشتند، پیش از هر چیز ادبیات را به زندگی خود گره زدند چرا که خود نیز قربانی جامعه‌ای مردسالار و از طبقات متوسط و پایین جامعه بودند. ناگفته پیداست که سیر پیشرفت در آثار نویسندگان زن فضا را برای تغییر نگرش نسبت به رابطه زن و مرد باز کرد و در دوره‌های بعدی ما شاهد رشد آثار ادبی نویسندگان زن رادیکالتر و تغییر سویه‌های ادبی از «زن خواننده» به «زن نویسنده» هستیم.

    دوره رمانتیک در ادبیات انگلستان را می‌توان دوره گذار دانست؛ گذار از فئودالیسم به سوی جامعه صنعتی، گذار از گرایش به تقلید از طبیعت و دنیای بیرون به سمت دنیای درون. داستان‌های مجموعه حاضر نیز محصول همین دوران هستند.

    (بیشتر…)

  • دختری در قطار . پائولا هاوکینز، با ترجمه محبوبه موسوی

    دختری در قطار . پائولا هاوکینز، با ترجمه محبوبه موسوی

    دختری در قطار نه تنها یک رمان مهیج و پلیسی، بلکه تریلری روان شناختانه است. ماجرای همیشگی عشق و شکست، اینبار با همراهی افکار سرگردان، به داستانی معمایی منجر شده. دختری در قطار با روایتی مدرن، سراغ موضوعی کلاسیک می رود تا اینبار، وحشت و خون را از میان درد و ترومای زنانه بیرون بکشد. ریچل که زنی دائم الخمر است برای خودش ارزشی قائل نیست؛ از نظر او زنان فقط از دو وجه قابل توجه اند: وضعیت ظاهری و نقش مادریشان. پس با این حساب، او که ظاهری معمولی دارد و نازاست، نمی تواند مورد توجه مردی واقع شود؛ موهبتی که احتمالا از نظر او، زن های دیگر قصه – آنا و مگان – از آن بهره مندند. ریچل بیش از آنکه در واقعیت زندگی کند، در خیال و بین آدم های خیالی یی که فقط خودش آنها را میبیند سیر می کند؛ آن قدر که درگیر حوادث بینشان می شود؛ حوادثی که هیچ وقت رخ نداده اند. اما چه اتفاقی می افتد که زندگی زن های این داستان، در هم تنیده می شود؟ پائولا هاوکینز برای بیان این داستان کار مهمی کرده؛ او دقیق و موشکافانه به اطرافش و آدم ها – آدم های معمولی – چشم دوخته. داستان او روایتی مدرن و چندصدایی از ماجرای سه زن است، که هر کس از زاویه ی دید خودش آن را برایمان تعریف می کند.

    رمان “دختری در قطار” نوشته ی “پائولا هاوکینز” (Paula Hawkins) با ترجمه ی “محبوبه موسوی”، توسط انتشارات “میلکان” منتشر شده است. آنچه خواندید از متن پشت جلد کتاب برداشته شده است. در ادامه ی مطلب می توانید بخش هایی از این رمان را بخوانید (این بخش ها را از دیوار شهر کتاب کپی کردم). (بیشتر…)

  • داستان فرانسوی – دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد

    داستان فرانسوی – دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد

    فکر می کنم راهی وجود دارد تا بتوان از واقعیات تلخ و ناخوشایند به آرامی سخن گفت، به هر حال بهترین راه برای بیرون رفتن از کسادیِ بازار روزمره گی همین است.

    آنا گاوالدا

    دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد” با نام اصلی “Je voudrais que quelqu ‘un m ‘attende quelque part” مجموعه ای از چند داستان فرانسوی کوتاه، نوشته ی “آنا گاوالدا (Anna Gavalda)” است که با ترجمه “الهام دارچینیان” توسط نشر قطره، منتشر شده است. در معرفی کتاب آمده: «مجموعه داستانی است که بلافاصله پس از انتشار به موفقیت بزرگ در دنیای ادبیات دست یافت. داستان ها هم خارق العاده اند، هم گزنده و در عین حال غم انگیز، جذاب و تا اندازه ای غیر معمول. در هر داستان، عشق همچون زندگی موضوع اساسی است، عشقی که هم دل انگیز و اسرارآمیز است و هم دردآور و صدمه زننده…»

  • مردی با کبوتر – نوشته ی رومن گاری با ترجمه ی لیلی گلستان

    مردی با کبوتر – نوشته ی رومن گاری با ترجمه ی لیلی گلستان

    این یک قصه ی هزل آمیز است. پر از مطایبه و سخره.
    قصه ای است درباره ی سازمان ملل: آدم هایش، اهدافش، راهکارهایش و عملکردهایش.
    به نوعی افشاگری است و در نتیجه خنده دار.
    کتاب پر است از استعاره، و خواندنش دقت می طلبد.
    اگر صحنه های کتاب را که بسیار به تصویر نزدیک اند، در نطر آورید حتما به هنگام خواندن کتاب مدام لبخند به لب خواهید داشت.
    خواندنش در این روزگار مغتنم است.

    متن فوق یادداشت “لیلی گلستان” بود بر کتاب “مردی با کبوتر” نوشته ی “رومن گاری”. در ادامه ی مطلب بخشی از کتاب مردی با کبوتر را بخوانید.

    مردی با کبوتر نوشته ی رومن گاری

    جانی زمزمه کرد: «اعتبار برگزیدگان روشنفکر آمریکایی به بازی گرفته شده. تمام دنیا چشم هایشان را به ما دوخته اند… ما باید سرزمین معانی را توصیف کنیم… من باید به آن هایی که شک دارند که برگزیدگان آمریکایی قادر به حمل بار مسئولیتی که تاریخ روی شانه هایشان گذاشته، نیستند، نشان دهم که بشریت به دام مهلکه افتاده و باید آن را نجات دهیم!»
    اسب متفکر دست هایش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: «دو هزار سال پیش هم کسی چنین کوششی کرد و حال یک نفر دیگر پیدا شده که با یاری از نوع آمریکایی می خواهد در این کار توفیق پیدا کند!»
    جانی زمزمه کنان گفت: «به قدر کفایت از ما انتقاد می کنند و به ما تهمت می زنند، به قدر کفایت ما را به غرور مادی و نفع پرستی متهم کرده اند… حال می خواهم به ایشان نشان دهم که یک کاوبوی خوب هم قادر است خود را روی محراب ارزش های معنوی قربانی کند…»