برچسب: مرده

  • چرا مُرده پرست شدم؟!

    هیچ مُرده ای نبود که مرا بیازارد. چه با کلام، چه با کردار. هیچ مُرده ای کلاه از سرم برنداشت و کلاهی نگذاشت بر سرم به غایت گشاد. هیچ مُرده ای به من دروغ نگفت. چه دونه دونه چه جُفت جُفت. هیچ مُرده ای نبود که پشتش خنجری داشته باشد نهان و یا نیشتری در زبان. هیچ مُرده ای حقی را نخورد چه کلان چه خُرد.
    ما زنده ها آنقدر به هم آزار می رسانیم که بیزار شدیم از هم؛ و بیزار شدند از من … پس در پیش گرفتم مسلکی چنین …

    «س.م.ط.بالا»

    “حسین پناهی” که رفته است، گفته است:
    «چه مهمانان بی دردسری هستند مردگان
    نه به دستی ظرفی را چرک می كنند
    نه به حرفی دلی را آلوده
    تنها به شمعی قانعند
    و اندكی سكوت … »