برای بستن، ESC را بفشارید

یا دسته بندی های محبوب ما را بررسی کنید...
ت

ترسم این قوم که بر دُردکشان می‌خندند…

2 دقیقه زمان مطالعه
0 1
2 دقیقه زمان مطالعه
0 1

رونق عهد شباب است دگر بستان را *** می‌رسد مژده ی گل بلبل خوش الحان را ای صبا گر به جوانان چمن بازرسی *** خدمت ما برسان سرو و گُل و ریحان را گر چنین جلوه کند مغبچه ی باده…

ادامه خواندن
خ
1 دقیقه زمان مطالعه
0 1

ایسنا (چهارشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۲) نوشت: یک دستگاه مینی‌بوس که کمک بارج در حال عبور از دریاچه سد کارون 3 بود دچار حادثه شد و بخشی از آن در داخل دریاچه افتاد. بنا به گزارشی که داده شده حدود 10 زن و…

ادامه خواندن
س

سنگ را بسته اند و سگ را گشاده!

1 دقیقه زمان مطالعه
0 1
1 دقیقه زمان مطالعه
0 1

یکی از شاعران پیش امیر دزدان رفت و ثنایی بر او بگفت. فرمود تا جامه از او برکنند و از ده بیرون کنند. مسکین برهنه به سرما همی رفت. سگان به دنبال وی افتادند. خواست تا سنگی بردارد و سگان…

ادامه خواندن
س

سیاست ما، دیانت ما

1 دقیقه زمان مطالعه
0 1
1 دقیقه زمان مطالعه
0 1

از سیاست گفتیم، از سیاست نوشتیم؛ اما با سیاست عمل نکردیم. از دیانت گفتیم، از دیانت نوشتیم؛ اما با دیانت عمل نکردیم. راست می گفت مرحوم مدرس: “دیانت ما عین سیاست ما و سیاست ما عین دیانت ماست”. نه این…

ادامه خواندن
ت

تملق های شاکی…

3 دقیقه زمان مطالعه
0 1
3 دقیقه زمان مطالعه
0 1

بزرگان گویند: “تملق، شنونده و هم گوینده را فاسد می کند”. تملق نامه ای نوشتم که مزاح کنم با گوینده و شنونده. خاکم به سر! که خاک بر سرم تویی! *** در هر نفسی آن دم و بازدم تویی آخ…

ادامه خواندن
ن

ناز بقا

4 دقیقه زمان مطالعه
0 1
4 دقیقه زمان مطالعه
0 1

این بار شیر ماده بسیار خوش شانس بود. پیدا کردن چنین شکاری در این فصل از سال همیشه آسان نیست (او به خوبی می داند که شیر نر توانایی خرید گوشت از بازار را ندارد. رکود اقتصادی یال و کوپال…

ادامه خواندن
د

دو دوبیتی

1 دقیقه زمان مطالعه
0 1
1 دقیقه زمان مطالعه
0 1

محکوم به اعدام زمین می چرخه چون چاره نداره نمیدونه که چند تا قاره داره خدایا من سرم هی گیج میره میگن فردا، سحر بالای داره مردی کنیم بیا مردی کنیم و دزد نباشیم شریک سفره ی مردم نباشیم اگر…

ادامه خواندن
ا

اَصبحتُ امیراً و امسیتُ اسیراً…

4 دقیقه زمان مطالعه
0 1
4 دقیقه زمان مطالعه
0 1

چون عمروبن لیث و اسماعیل سامانی به یکدیگر رسیدند، مصاف کردند. اتفاق چنان افتاد که عمروبن لیث به در بلخ شکسته شد و هفتاد هزار سوار او همه به هزیمت رفتند و چون او را پیش امیر اسماعیل آوردند، بفرمود…

ادامه خواندن
د

در فرصت مطلوب درآور پدرش را…!

4 دقیقه زمان مطالعه
0 1
4 دقیقه زمان مطالعه
0 1

حال آنکه نشاط و شور در جمع جامعه ی مجموع، رو به فزونی است و من نیز مفیوض از فیوضات دوستان؛ بر آن شدم مطلبی پست نمایم جهت شادی روح و جانتان. شعری که در ادامه می خوانید از سروده…

ادامه خواندن
خ

خاطره نیمه جان…

3 دقیقه زمان مطالعه
0 1
3 دقیقه زمان مطالعه
0 1

شعری که در ادامه خواهید خواند توسط “سعید بیابانکی” سروده شده است. من این شعر را از وبلاگ “سنگچین-شعرها و نوشته های سعید بیابانکی” به آدرس http://sangcheeen.blogfa.com نقل کرده ام. همچنین “علیرضا عصار” در آلبوم “بازی عوض شده” در قطعه…

ادامه خواندن