دکتربازی عنوان مجموعه شعری از “اسماعیل امینی” است. این مجموعه با زبان طنز به نقد مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی پرداخته است. کتاب “دکتربازی” در بهار سال 1394 برای نخستین بار توسط انتشارات “سپیده باوران” منتشر شد.

شاعر تلاش کرده با زبانی ساده و عامیانه، مسائلی را از زیر نگاه نقادانه ی خود بگذراند که حالا دیگر همه ی مردم از آنها اطلاع دارند و بر همگان واضح و مبرهن است. هر چند گاهی نوعِ نگاه، نو و بدیع به نظر می رسد.

شعرهای کتاب در قالب‌هایی چون مثنوی و قصیده سروده شده است و شاعر با استفاده از تمثیل‌هایی درست و به جا توانسته با ظرافت هرچه تمام‌تر به نقد برخی از ضعف‌های اخلاقی انسان‌ها و معضلات اجتماعی بپردازد.
یکی دیگر از خلاقیت‌های به کار رفته در این اثر تضمین شعر معروف «محتسب و مست» پروین اعتصامی توسط امینی شاعر این مجموعه است. او همچنین با سرودن شعری در ستایش همکارش ناصر فیض باب شوخی را با دیگر طنز پردازان معاصر نیز باز کرده است. وی علاوه بر آن با نوشتن نامه‌ای طنز به مرحوم نادر ابراهیمی از شرایط فرهنگی کشور و بی‌توجهی به اهالی ادبیات کشور گله کرده است و با این شعر تلنگری به مدیریت فرهنگی کشور زده است.
«به نقل از خبرگزاری مهر»

در ادامه می توانید شعر “دکتربازی” را که نام کتاب هم از آن گرفته شده است، بخوانید. پس از آن هم بیت آغازین 28 عنوان دیگر این مجموعه را آورده ام.

دکتربازی

خاک ایران یکسر از دکتر پُر است
هر که دکتر نیست، نانش آجر است

ملک ایران سرزمین دکتران
این قدر دکتر نباشد در جهان

شهر دکتر، کوچه دکتر، باغ دک!
کبک دکتر، فنچ دکتر، زاغ دک!

عابران هر خیابان دکترند
دانه‌های برف و باران دکترند

هم وزیران، هم مدیران دکترند
بیشتر از نصف ایران دکترند

هر که پُستی دارد اینجا دکتر است
دیپلم ردّی است، اما دکتر است

هر که شد محبوبِ از ما بهتران
هر که شد منسوبِ بالا دکتر است

هر که رد شد از در دانشکده
یا گرفته دکتری، یا دکتر است

شعر نو مدیون دکترها بود
تو ندانستی که نیما دکتر است؟

شاعر تیتراژهامان دکتر است
مجری اخبار سیما دکتر است

آن که مثل آفتاب نیمه شب
سر زد از صندوق آرا دکتر است

شاد باش ای دکتر آرای ما
دکترای جمله دانش های ما

دکترایت نخوت و ناموس ما
ای تو افلاطون و جالینوس ما

در جهانی که پر است از نابغه
دکتری چندان ندارد سابقه

بی سبب افسرده ای غم می خوری
سرزمین ماست مهد دکتری

خط مان وقتی شبیه میخ بود
ای بسا دکتر در آن تاریخ بود

این همه آدم که در عالم نبود
آدمی کم بود و دکتر کم نبود

من نگویم، شاعران فرموده‌اند
رخش و رستم هر دو دکتر بوده‌اند

گرچه باشد قصه‌ها پشت سرش
دکتری دارند ملا و خرش

شاعران از رودکی تا عنصری
بی‌گمان دارند هر یک دکتری

شعله های عشق چون گُر می گرفت
آتشی در خیل دکتر می گرفت

عشق با دکتر نظامی قصه گو
عشق با دکتر سنایی رازجو

عارف شوریده دکتر مولوی
نام پایان‌نامه او مثنوی

حافظ و سعدی و خواجو دکترند
سروقدان لب جو دکترند

وحشی و اهلی و صائب دکترند
تاجر و دهقان و کاسب دکترند

بحث‌های جعل مدرک نان‌بُری است
بهترین سرگرمی ما دکتری است

عده‌ای مشغول دکتر سازی‌اند
عده‌ای سرگرم دکتر بازی‌اند

***

و اما سایر عناوین این مجموعه عبارتند از:

1- مست و محتسب
محتسب مستی به ره دید و گریبانش گشود / مست گفت: ای محتسب! این پاچه شلوار نیست ….

2- خاک بر سر ماست
هر خیالی که صبح در سر ماست / عصر آن روز، شعر دفتر ماست …

3- پهلوان شلوار داشت
در گذشته آدمی از صبح تا شب کار داشت / هر که سالم بود از بیکار ماندن عار داشت …

4- در دسترس نبود ولیکن فلان دوست
رنگین تر از بهار گل افشان خزان دوست / ماهرتر است از خلبان ساربان دوست …

5- گزارش رسمی
بر اساس گزارش رسمی زندگی خوب و شاد و آرام است / نهراسید گوسفند عزیز! گرگ هم مثل بره ها رام است …

6- بیانیه تبلیغاتی آقای «من»
تا به شایسته ترین مرد وطن رأی دهید / آی ملت! بشتابید به من رأی دهید …

7- در مضرات مدرسه و علم
از مدرسه بی فایده تر هیچ مکان نیست / بیهوده تر از مدرسه جایی به جهان نیست …

8- چه قدر معجزه دارد تلفن
جانمی جان! چه قدر معجزه دارد تلفن / به میان داری اگر دست برآرد تلفن …

9- گوسفند شعر و قصاب سخن
ای که با اشعار خود از این و آن دل می بری / گوش کن تا با تو گویم راه و رسم شاعری …

10- بگو رنگین کمان ابرو
«مرا چشمی ست خون افشان ز دست آن کمان ابرو» / نه تنها خون ز چشمم ریخت، دارد قصد جان ابرو …

11- قصیده گفتم برای یارم … (در ستایش ابوالفضل زرویی نصرآباد)
نسیم نوروزی از ره آید، به بوستان غنچه لب گشاید / که بلبلی نغمه ای سراید، خبر دهد از گل و بهارش …

12- غول چراغ جادو
وقتی سخن از جمال یابوست / آنجا نه دگر مجال آهوست …

13- ضیافت های افطار اداری
رسیده روزهای روزه داری / به تابستان گرمی چون بخاری …

14- علافی در سایه دیوار که خوب است
کردار اگر کم شده، گفتار که خوب است / اوضاع سخنرانی و آمار که خوب است …

15- در فواید سخنرانی
ای عزیزان، ای سخنرانان! سخنرانی کنید / بر سر هر کوچه و میدان سخنرانی کنید …

16- دلت حالا خنک شد؟
تو که با دیگران رفتار کردی / چرا با ما فقط گفتار کردی؟

17- بوی دلار می آید
بُزک نمیر، که روزی بهار می آید / کنار کمبوزه حتما خیار می آید …

18- واقعا آیا هوا آلوده است؟
مغرضان گفتند در تهران هوا آلوده است / پرسشم این است: آقایان! کجا آلوده است؟ …

19- فیلم خنده دار
فیلم گاهی خنده دار است آری اما خنده کو؟ / فیلم های پشت پرده، فیلم های رو به رو …

20- در ستایش استاد ناصر فیض
آه از گردش ایام و کم و بسیارش / تف به چرخِ فلک و دایره و پرگارش …

21- در نکوهش اینترنت
عاصی روسیاه اینترنت / وعده گاه گناه اینترنت …

22- شاعر خیلی زرنگ
یکی شاعری بود صاحب نظر / فزون بود عقلش ز کل بشر …

23- هم جناح ماست هم جناح کشک
در اداره ها باز کارها شده / چند تا رئیس جا به جا شده …

24- آفتابه دزد و محتسب
محتسب در کوچه ای گفتا به دزد / خوب گیر افتاده ای آفتابه دزد! …

25- فی مدح البقر («منظومه گاویه» در ستایش گاو)
گاو اگرچه ادیب و دانا نیست / هیچ کس مثل او توانا نیست …

26- نامه به مرحوم نادر ابراهیمی
حضرت نادر ابراهیمی! / لایق جایزه و تکریمی …

27- شیر بیشه، شیر نفت
مژده مژده، ای جوان آس و پاس! / مملکت پر می شود از اسکناس …

28- اسب ها و خرها
اسب ها در ابتدا خر بوده اند / بلکه از خر نیز خرتر بوده اند …

***

تمامی ابیات بالا از کتاب دکتربازی سروده اسماعیل امینی آورده شده اند.

دسته بندی شده در: