روی صندلی راحت نبود. اما چاره ای نداشت. مدت زیادی روی تخت دراز کشیده بود و حالا باید کمی هم می نشست. لوله ها و سوزن ها رهایش نمی کردند. به آنها عادت کرده بود، شده بودند سنگ صبورش. دردهایش…
گاهی دلم برای تو تنگ می شود آری؛ زمین به هوای تو دلتنگ می شود انگار هلال روی تو بر من حلال نیست همیشه لکه ی ابری تو را حجاب می شود «س.م.ط.بالا» (به تاریخ: بیست و سوم شهریور ماه…
شعری از «سید حسن حسینی» عاشقی در هوس نمی گنجد *** آسمان در قفس نمی گنجد عشق یعنی عقاب خاطر ما *** زیر بال مگس نمی گنجد باده خواریم و رند و شیوه ی ما *** در خیال عسس نمی…
تنها؛ روی نیمکت چوبی چشم در چشم جاده دور از های و هوی با هر تپش قلب در انتظار تو ام تا برسی از راه آهای اتوبوس باز که دیر کردی «س.م.ط.بالا» (به تاریخ: نهم مهر ماه یک هزار و…
دلی که غیب نمای است و جام جم دارد *** ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد به خط و خال گدایان مده خزینه دل *** به دست شاهوشی ده که محترم دارد نه هر درخت تحمل کند…
من یه معتادم خجالت می کشم از گفتنش، حتی خجالت می کشم روزها روی خط راه راه بر سر یک چهار راه شب ها توی پارک از تماشای … ها خجالت می کشم من یه معتادم ایستاده پشت در در…
زنده ای. چشمانت باز می شوند. سقف اتاق نم ندارد، غم دارد. رویت را بر می گردانی به سمت پنجره. نور خورشید چشمانت را اذیت نمی کند؛ چند روزی هست، از وقتی که آن پرده ی سیاه را خریدی. صدای…
این روزها حال و روز من خوش نیست باران که می بارد روحم خیس نمی شود «س.م.ط.بالا» (به تاریخ: پنجم آذر ماه یک هزار و سیصد و نود خورشیدی)
به نقل از سایت “ابوالفضل زرویی نصر آباد” www.zarooee.ir این وجیزه را مدتی پیش تحت تاثیر رمان هنوز منتشر نشده ی جناب سید مهدی شجاعی عزیز (با موضوع ظهور و انتظار) نوشته ام. بی اغراق در طول این سالها کمتر…
مردم این روزگار چنان سخن گویند که گویی باد معده ای است با صدای بسیار. اگر عارضه ی شیمیایی بر مردمان اطراف وارد نشد، با افتخار سینه سپر می کنند که ما چه کردیم و چه کردیم و… دیوار صوتی…