درویشی مستجاب الدعوة در بغداد پدید آمد. حجاج یوسف را خبر کردند؛ بخواندش و گفت: دعای خیری…
آورده اند که …
34 مقاله
34
نقلست که یک روز شیخ ابوبکر شبلی رحمةالله علیه یکی را دید زار میگریست. گفت: چرا میگریی؟…
نقلست از شیخ ابوبکر شبلی رحمةالله علیه که گفت: عمری است که میخواهم که گویم “حسبی الله”…
شخصی از مولانا عضدالدین پرسید که چونست که در زمان خلفا مردم دعوی خدایی و پیغمبری بسیار…
جنازه ای را به راهی می بردند. درویشی با پسر بر سر راه ایستاده بودند، پسر از…
یکی از شاعران پیش امیر دزدان رفت و ثنایی بر او بگفت. فرمود تا جامه از او…
چون عمروبن لیث و اسماعیل سامانی به یکدیگر رسیدند، مصاف کردند. اتفاق چنان افتاد که عمروبن لیث…
براى امیرى خرما هدیه آوردند. خیال کرد خرماى تر و تازه است و قابل نگهدارى نیست. دستور…
فرعون خوشه اى انگور در دست داشت و تناول مى کرد. ابلیس نزدیک او آمد و گفت:…
روزى انورى از بازار بلخ مى گذشت، هنگامه اى دید، پیش رفت و سرى در میان کرد،…