غیر اخلاقی‌ترین عادت بشر،

این‌ است که مدام و بی‌وقفه،

درباره هر کس و پیش از آنکه بفهمد و درک کند قضاوت می‌کند …!

این آمادگی پرشور برای قضاوت کردن،

نفرت انگیزترین حماقت و مخرب‌ترین شرارت‌هاست …!

«برگرفته از کتاب “وصیت خیانت شده” نوشته‌ی “میلان کوندرا”»

درباره میلان کوندرا

میلان کوندرا (Milan Kundera) زاده ۱ آوریل، ۱۹۲۹ در برنو، چکسلواکی‌ست که از سال ۱۹۷۵ در فرانسه زندگی می‌کند و از سال ۱۹۸۱ یک شهروند فرانسوی شده‌است. پدر کوندرا نوازنده پیانو و شاگرد لئوش یاناچک بود. علاقه او به موسیقی در بسیاری از آثار او به ویژه رمان شوخی پیداست. میلان شعرگویی را از ۱۴ سالگی آغاز کرد و در ۱۷ سالگی پس از شکست آلمان به حزب کمونیست پیوست و در سال ۱۹۴۸ وارد دانشکده سینمای پراگ شد. اما در سال ۱۹۵۰ از حزب اخراج شد. نخستین مجموعه شعر او با نام «انسان؛ بوستان پهناور» که خوشبینی موجود و ادبیات دولتی را مورد انتقاد قرار می‌داد در ۱۹۵۳ و دومین و آخرین مجموعه شعر او با نام «تک گویی» که در آن رفتارها و کردارهای انسانی و روابط عاشقانه بی‌پرده بازنمایی می‌شد در ۱۹۵۷ منتشر شدند. او در ۱۹۶۰ گزیده اشعار گیوم آپولینر و تحلیلی از آن‌ها را چاپ کرد و در همین سال آموزش ادبیات در دانشکده سینما به عهده او گذاشته شد. نخستین نمایشنامه او با نام «مالکان کلیدها» که به دوران ترس و خشونت هنگام استیلای آلمان می‌پرداخت در ۱۹۶۱ به چاپ رسید. کوندرا در سال‌های ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۸ ده داستان با عنوان عشق‌های خنده دار می‌نویسد که در آن‌ها به رابطه فرد با اجتماع توجه شده و مضمون بسیاری از رمان‌های آینده‌اش طرح می‌شوند.

دسته بندی شده در: