« مرد صدساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد » رمانی است سرراست و مفرح و شگفت انگیز و گاه حتی قهقهه آور که با هوشمندی و تخیلی غنی شخصیت اصلی اش را ناخواسته در میانه مهمترین رخدادهای تاریخی قرار می دهد. آلن کارلسن سرحالِ سهلگیر و باری به هر جهت، نمونه ای به یاد ماندنی به دست می دهد که «هیچ وقت برای شروع دیر نیست».
نویسنده ی کتاب «یوناس یوناسُن» در سال 1961 در جنوب سوئد به دنیا آمد. نوشتن را با روزنامه نگاری در چندین روزنامه سوئد آغاز کرد. بعد مشاور رسانه ای و تهیه کننده ی تلویزیون شد. شرکت رسانه ای او بسیار موفق شد. بیست سال تمام شانزده ساعت در روز کار کرد. در 47 سالگی شخصیت رمان را در ذهن خویش ساخت و در خلال سال ها گاه صفحه ای از رمان را می نوشت تا بتواند با فشار عصبی خردکننده کنار بیاید. این فشار سرانجام او را بر آن داشت تا خسته و افسرده کار را رها کند. شرکتش را فروخت و همراه با پسر پنج ساله اش به نقطه ای دورافتاده در جزیره ی یوتلاند سوئد نقل مکان کرد. حال می توانست تمام وقت به نوشتن اولین رمانش بپردازد.
این رمان در جهان با توفیقی چشمگیر روبه رو شده و با انتشار ترجمه های آن در 35 کشور بیش از هشت میلیون نسخه از آن به فروش رفته است. این رمان را “فرزانه طاهری” به زبان فارسی برگردانده و انتشارات نیلوفر منتشر کرده است.

یوناسُن رمان خود، « مرد صدساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد »، را کتابی توصیف کرده است که به نحوی هوشمندانه بسیار ابلهانه است و آلن، قهرمان رمانش را منِ دیگر خود می بیند. بارها دست به دامن او شده تا از پنجره فرار کند و زندگی اش را از بیخ و بن تغییر بدهد.

پی نوشت: توضیحات فوق از متن پشت جلد کتاب آورده شده است.

دسته بندی شده در: